گمشده ای از گمشدگان
دستانش رقصی را از خود بر روی قطعات پیانو ساختند ... ندای پیانو با اشک های چشمانش هماهنگ بود .. و مهم تر از از هماهنگی با اشک ها ، با خاطراتش نواخته میشد و هماهنگی پیدا میکرد .. بی آنکه بخواهد آن لحظه در آن موسیقی یخ زده بود .. و هرگز این یخ باز نمیشد ... مگر آنکه کل ذهنش آتش میگرفت...!
آیینه را ببخش که با راستگویی اش آزرده کرد خاطر عالی جناب را از بس که خلق پشت نقاب ایستادهاند باور نمیکنند منِ بینقاب را...!
نفس کشیدن،
از جایی سخت میشه که نخوای با سرنوشتت کنار بیای، اونجاست که میفهمی جنگیدن با تقدیر، آدم رو افسرده میکنه، یه روزی که خیلی هم دور نیست میشینی زندگیت رو جمع و تفریق میکنی و میبینی، که یه عالمه آرزو رو دستت مونده، با یه عالمه حرف توی این سال ها،
دونه دونه توی خودت ریختی،
ظلم یعنی تقدیر آدم هایی که سهم هم نبودن، اما خیلی اتفاقی بهم برخوردن، تا با یه دنیا حسرت اسم همدیگه رو به گور ببرن ⛓🎼
.
#ویسگون ، #موسیقی ، #آهنگ ، #فیلم ، #عکس ، #نوشته ، #غمگین ، #آرمین_زارعی ، #دپ ، #سیاه_سفید ، #کتاب ، #دختر ، #متن ، #عشق
آیینه را ببخش که با راستگویی اش آزرده کرد خاطر عالی جناب را از بس که خلق پشت نقاب ایستادهاند باور نمیکنند منِ بینقاب را...!
نفس کشیدن،
از جایی سخت میشه که نخوای با سرنوشتت کنار بیای، اونجاست که میفهمی جنگیدن با تقدیر، آدم رو افسرده میکنه، یه روزی که خیلی هم دور نیست میشینی زندگیت رو جمع و تفریق میکنی و میبینی، که یه عالمه آرزو رو دستت مونده، با یه عالمه حرف توی این سال ها،
دونه دونه توی خودت ریختی،
ظلم یعنی تقدیر آدم هایی که سهم هم نبودن، اما خیلی اتفاقی بهم برخوردن، تا با یه دنیا حسرت اسم همدیگه رو به گور ببرن ⛓🎼
.
#ویسگون ، #موسیقی ، #آهنگ ، #فیلم ، #عکس ، #نوشته ، #غمگین ، #آرمین_زارعی ، #دپ ، #سیاه_سفید ، #کتاب ، #دختر ، #متن ، #عشق
۶.۶k
۲۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.