″سناریو″
″سناریو″
وقتی برای اولین بار با خونوادشون رو به رو میشی ....
نامجون: ا.ت پرام ریختتتت تو قبلا خونوادم رو دیده بودی؟؟؟
خیلی باهاشون صمیمی شدی به خدا فقط پنج دقیقه هست که دیدیشون
ا.ت: خونوادت چقد باحالن...
نامجون: پرام ریخت
جین: خیلی هم عالی خانم کیم ا.ت مثل اینکه شما فراموش کردی یکی به نام کیم سوکجین اینجا هستاااا
شوگا: اوکی همین جوری خوب باشین و بعد از گفتن این حرف میره رو مبل می خوابه
جیهوپ: میره غذا میاره میشینه می خوره و به حرف های تو و خونوادش گوش میده
جیمین: قیافش رو کویت میکنه و میاد کنارت و سرش رو میزاره رو پات و میگه حواست به منم باشه کسی به نام پارک جیمین هم اینجاس
تهیونگ: ا.ت نمی دونستم انقد با خونوادم صمیمی میشی وگرنه زود تر با خونوادم آشنات میکردم
جونگکوک: در حال شیر موز خوردنه و بهتون نگاه هم می کنه
وقتی برای اولین بار با خونوادشون رو به رو میشی ....
نامجون: ا.ت پرام ریختتتت تو قبلا خونوادم رو دیده بودی؟؟؟
خیلی باهاشون صمیمی شدی به خدا فقط پنج دقیقه هست که دیدیشون
ا.ت: خونوادت چقد باحالن...
نامجون: پرام ریخت
جین: خیلی هم عالی خانم کیم ا.ت مثل اینکه شما فراموش کردی یکی به نام کیم سوکجین اینجا هستاااا
شوگا: اوکی همین جوری خوب باشین و بعد از گفتن این حرف میره رو مبل می خوابه
جیهوپ: میره غذا میاره میشینه می خوره و به حرف های تو و خونوادش گوش میده
جیمین: قیافش رو کویت میکنه و میاد کنارت و سرش رو میزاره رو پات و میگه حواست به منم باشه کسی به نام پارک جیمین هم اینجاس
تهیونگ: ا.ت نمی دونستم انقد با خونوادم صمیمی میشی وگرنه زود تر با خونوادم آشنات میکردم
جونگکوک: در حال شیر موز خوردنه و بهتون نگاه هم می کنه
۷.۴k
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.