مادربزرگ همیشه میگفت درد تن یک جا نمی ماند

مادربزرگ همیشه میگفت:‌ دردِ تن یک جا نمی ماند!
کلیه می زند به کمر،کمر می زند به پا،
پا می زند به قلب...
میگفت: درد هی توی تَـنِت تقسیم میشود!
اما دردِ روح قُلمبه می شود. یک جا اَمانَـت را می بُـرَد،
هرکسی هم که از راه برسد
و بپرسد چه مرگت است؟
فقط میشود دستت را روی زانو و کمرت بگذاری
و ناله کنی که تیر می کشد.
درد روح را نمیشود نشان کسی داد ..
دیدگاه ها (۵)

گــاه دلم می‌گیرد ، گــاه زندگی سخت می‌شود .گــاه تنها ، تنه...

وقتی با نام و یاد شما آب میخوریم انگار به جای آب می ناب میخو...

یا علی ..... یا علی....... یا علی....‏مادران را بگویید اسپند...

داشت خوش میگذشت نمیدونم چی شد ...یهو بزرگ شدیم

ساعت از نیمه شب گذشته . مایکی به نامه ای که دختر نوشته بود خ...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط