سالم بود که برادرم از آلمان یک دست لباس مارک دار آدیدا

۱۵ سالم بود که برادرم از آلمان یک دست لباس مارک دار آدیداس برایش فرستاد.
یک بار هم نپوشید.
گفتم چرا؟
بی درنگ جواب داد:«من تابلوی استعمار نمی شوم»

#شهید_گمنام
دیدگاه ها (۱۲)

#کلام_شهید یه روز با مسعود در مورد گناه کردنافراد و مکروه بو...

گاهےتمام خواهش های دنیاخلاصہ میشود در دو کلمہ:ای شهید من ......

✍ زیر بارش بارانی ازتیر و ترڪش ایستادندتا راحت و آسوده بمان...

اینجا #گلستان_زینب استمزار چندبانوے #شہیده گمنــــــامنام‌ د...

فیک ایدل عاشقپارت ۶ویو ا.تداشتیم فیلم میدیم که یهو فیلم صحنه...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط