و ناگهان

و ناگهان
دلت می گیرد
از فاصله ی بین انچه که می خواستی
و انچه که هستی...

#ژوان_هریس
دیدگاه ها (۲)

شهـر کمر بسته به قتلِ منِ دلتنگ انگارزیر باران فقط آغوشِ تـو...

من از رعد و برق نمی ترسمامّا میانِ بازوان توامنیتی هستکه ترس...

عشق مثل همین بادهای کویریست، مگر نیاید، وقتی آمد چشم ها را ک...

من به باغی باغبانی می‌کنم با چشم ترکز درختش دیگران گل های رن...

استوری ی جدید جناب صالحی🤍✨* ترجمه :انچه می جویی، تورا میحوید...

گاهی تنها بودن درد نیست…درد، وقتیه که بین همه هستی و باز دلت...

بعضی لحظه ها هست که هیچ مقدمه ای نمی خوان.یه نگاه.یه تصویر و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط