هوامان شرج ست و خرماپزان ست عجبآسمان دارم صافتر از

هوايمان شرجي ست و خرماپزاني ست عجيب،آسمانِ ديارم صافتر از هر آينه اي ست و زمين وطنم تشنه تر از هر تشنه اي و تِرَكهايي دارد غريب،راستي'اين روزها هوايِ خيرخواهي دنيا نيز عجيب گرم شده است؛برخي ها دلشان هوايِ چالشي دارد يخي؛بُگذريم،گرما را به جان ميخرم و شفاعتت را دعا ميكنم...
(خدا،چرا يكي نيست بگه آب يخ رو سر و صورت ريختن حتي به نشونه ي حمايت ذره اي از درد و عذاب اون بيماران عزيز رو هم نميتونه به اعصاب و بدنمون منتقل كنه؟؟؟چرا يكي نيست بگه خارجي ها اگه اينكارو كردن سرزمينشون سبزه نه مثل كشور ما كه واس خاطره كم آبي رنگ به رخسار نداره؟؟؟چرا يكي نيست بگه ما ميتونيم سازمون شبيه ساز اونوريها نباشه و قشنگتر و با اصالت ايرانيمون همدرديم كنيم مثل هميشه كه نابترين حمايت رو داشتيم و بدون اينكه آب تو دلشون تكون بخوره؟؟؟چرا يكي نيست بگه اون مريض نگاه ميخواد نه آب تني از نوع يخيش و دست و جيغ و هوراي پر هيجانش رو تو فصل شرجي و گرماي تابستون اونم به بهونه ي حمايت از بيماري مهلك يخي؟؟؟؟خدايا هوا گرمه و نفسمون در نمياد،ميشه قدري آسمونت يخ بباره و لبخند همون مريضها اراده شون رو سخت و يخي كنه؟؟؟ميشه خدا،بذا
دیدگاه ها (۱)

فکرم همه‌جا هست، ولی پیش خدا نیستسجاده زر دوز که محرابِ دعا ...

مَوا برم تنها بَشُم تنها فقط با سایَه خو ساعت تلخ رفتنِن مه ...

شاید امروز به من گل ندهی، اما یک روز روی قبرم گل میذاری... ش...

وصیت کرده ام بعد از مرگم؛ همراه مندوتا فنجان چای هم دفن کنند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط