فیک ستاره منپارت
فیک ستاره من(پارت40)
پرش به صبح
ویو ا. ت
با ذوقق از خواب بلند شدم رفتم یه دوش نیم ساعته گرفتم با همون حوله رفتم پایین صبحانه خوردم رفتم بالا موهامو خشک کردم یه لباس خوشگل پوشیدم(استایل دومم) یه تینت قرمز زدم زنگ زدم به جیمین
ویو جیمین
از خواب بلند شدم رفتم یت دوش 10مینی یه شلوارک پوشیدم موهامو خشک کردم رفتم پایین صبحانه خوردم رفتم بالا لباسمو پوشیدم(استایل سومم) که دیدم گوشیم داره زنگ میخوره دیدم ا. ت سریع جواب داد
جیمین: جونم
ا. ت: سیلام موچی خوبی
جیمین: خوبم شما خوبی
ا. ت: عالیم
جیمین: خداشکر
ا. ت: جیمینااا نمیایی دنبالمم امادما
جیمین: دارم میام عشقم بیا دم در منتظر باش
ا. ت: چشم
ا. ت قط کرد
جیمین سوار ماشینش شد رفت دنبال ا.ت وقتی رسید ا. ت رو دید دم در وایساده بود داشت با گوشیش ور میرفت که با بوق ماشین ترسید گوشیش افتاد از دستش
جیمین: اوخ ببخشید
ا. ت: جیمیننننننن اینن چههه کاریی بوددد اععه
ا. ت خم شد گوشیش برداشت دید ترک خورده
جیمین: اینن چهه طرز حرف زدنه ها
ا. ت: نگاهههههه گوشیممم شکستتتت. داد
جیمین: حالا هرچیی جرعتشو نداری اینجوری صحبت کنی یعنی گوشیت از من مهم تره
ا. ت: ببشید. بغض
جیمین دستشو تو موهاش میکشه
جیمین: بیا بشین
ا. ت رفت پشت ماشین نشست
جیمین: دوست داری مثل اون دفعه جر بری نه.
ا. ت: یااااااا مگهه جیکارر کردمم چت شدع امروز خیلی گیر میدیا
جیمین: یاا مگه چیکارر کردم چت شدع امروز خیلی گیر میدیا اداشو در اورد
ا. ت اخم کرد
ا. ت: الان چه غلطی کردم
جیمین خندید
جیمین: ببخشبد ببخشید بیا جلو بشین
ا. ت پیاده شد رفت جلو نشست
جیمین: گوشید چی شد
ا. ت: چیزی نیست یه ترک عادیه
جیمین: باشه
جیمین ماشین رو روشن کرد و حرکت کرد
ویو ا. ت
پسرهه پروعععع فک کردهه کیی ادای منو در میاری دارممم براتت.... صبکن یه نقشهه دارمم...
ویو جیمین
چقدر میتونه این دختر جذاب باشه.... نگاههه وقتیی حرص میخوره چه کیوته اذیت کردنش حال میده... کیوت خودنی
ا. ت: اه دباره این زنگ زد
جیمین: کیه...
ا. ت: به تو چه
ا. ت الکی گوشی گرفت پیش گوشش
ا. ت: سلاممم عشقمم
جیمین اخم کرد
جیمین: کیه
ا. ت چشماشو چرخوند نادیده گرفت
ا. ت:واییی ارهععهه دللل منم برااتتتت تنگگگ شدهه.......... چی ارهه وایی خداا اوپاا نیدونی که من دوست ندالم.... عاشقتم... خدانکنه اوپا
ویو جیمین
هرچی اـت یشتر حرف میزد بیشتر اعصابم خورد میشد یعنی کیه؟.... چراا بهش میگه اوپا؟ اصلا چطور جرعت میکنه با یه پسر حرف برنع؟ دیکه نمیتونم تحمل کنم اعهههه
جیمین از دست ا. ت گوشی میگیره و...........
پرش به صبح
ویو ا. ت
با ذوقق از خواب بلند شدم رفتم یه دوش نیم ساعته گرفتم با همون حوله رفتم پایین صبحانه خوردم رفتم بالا موهامو خشک کردم یه لباس خوشگل پوشیدم(استایل دومم) یه تینت قرمز زدم زنگ زدم به جیمین
ویو جیمین
از خواب بلند شدم رفتم یت دوش 10مینی یه شلوارک پوشیدم موهامو خشک کردم رفتم پایین صبحانه خوردم رفتم بالا لباسمو پوشیدم(استایل سومم) که دیدم گوشیم داره زنگ میخوره دیدم ا. ت سریع جواب داد
جیمین: جونم
ا. ت: سیلام موچی خوبی
جیمین: خوبم شما خوبی
ا. ت: عالیم
جیمین: خداشکر
ا. ت: جیمینااا نمیایی دنبالمم امادما
جیمین: دارم میام عشقم بیا دم در منتظر باش
ا. ت: چشم
ا. ت قط کرد
جیمین سوار ماشینش شد رفت دنبال ا.ت وقتی رسید ا. ت رو دید دم در وایساده بود داشت با گوشیش ور میرفت که با بوق ماشین ترسید گوشیش افتاد از دستش
جیمین: اوخ ببخشید
ا. ت: جیمیننننننن اینن چههه کاریی بوددد اععه
ا. ت خم شد گوشیش برداشت دید ترک خورده
جیمین: اینن چهه طرز حرف زدنه ها
ا. ت: نگاهههههه گوشیممم شکستتتت. داد
جیمین: حالا هرچیی جرعتشو نداری اینجوری صحبت کنی یعنی گوشیت از من مهم تره
ا. ت: ببشید. بغض
جیمین دستشو تو موهاش میکشه
جیمین: بیا بشین
ا. ت رفت پشت ماشین نشست
جیمین: دوست داری مثل اون دفعه جر بری نه.
ا. ت: یااااااا مگهه جیکارر کردمم چت شدع امروز خیلی گیر میدیا
جیمین: یاا مگه چیکارر کردم چت شدع امروز خیلی گیر میدیا اداشو در اورد
ا. ت اخم کرد
ا. ت: الان چه غلطی کردم
جیمین خندید
جیمین: ببخشبد ببخشید بیا جلو بشین
ا. ت پیاده شد رفت جلو نشست
جیمین: گوشید چی شد
ا. ت: چیزی نیست یه ترک عادیه
جیمین: باشه
جیمین ماشین رو روشن کرد و حرکت کرد
ویو ا. ت
پسرهه پروعععع فک کردهه کیی ادای منو در میاری دارممم براتت.... صبکن یه نقشهه دارمم...
ویو جیمین
چقدر میتونه این دختر جذاب باشه.... نگاههه وقتیی حرص میخوره چه کیوته اذیت کردنش حال میده... کیوت خودنی
ا. ت: اه دباره این زنگ زد
جیمین: کیه...
ا. ت: به تو چه
ا. ت الکی گوشی گرفت پیش گوشش
ا. ت: سلاممم عشقمم
جیمین اخم کرد
جیمین: کیه
ا. ت چشماشو چرخوند نادیده گرفت
ا. ت:واییی ارهععهه دللل منم برااتتتت تنگگگ شدهه.......... چی ارهه وایی خداا اوپاا نیدونی که من دوست ندالم.... عاشقتم... خدانکنه اوپا
ویو جیمین
هرچی اـت یشتر حرف میزد بیشتر اعصابم خورد میشد یعنی کیه؟.... چراا بهش میگه اوپا؟ اصلا چطور جرعت میکنه با یه پسر حرف برنع؟ دیکه نمیتونم تحمل کنم اعهههه
جیمین از دست ا. ت گوشی میگیره و...........
- ۱۴.۱k
- ۱۹ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط