بیستون یار من آنجاست حواست باشد

بیستون یار من آنجاست ، حواست باشد
او نشان کرده ی اینجاست ، حواست باشد

یار من موی سرش ، قیمت صدشیرین است
قصه اش قصه ی لیلاست ، حواست باشد

گرچه بدجور شکسته است دل تنگ مرا
همچنان شاه غزل هاست ، حواست باشد

او نگاهم نکند ، یا نخرد حرف مرا...
هرچه هست بین خود ماست ،حواست باشد

حرف یک عشق قدیمی ست که برعکس شده
درد من درد زلیخاست ، حواست باشد

آنچه فرهاد نوشته ست بروی تن تو ...
شرح یک روزه غم ماست ، حواست باشد

همه ی دلخوشی و زندگی ام ،بودن اوست برود ،آخردنیاست ،حواست باشد

نگذاری ، احدی تیشه برویت بزند !!!
شیشه ی عمر من آنجاست، حواست باشد

.
دیدگاه ها (۱)

خخخخ

امشب غم دیروز و پریروز و فلان سال و فلان حال و فلان مال که ب...

ماه من غصه چرا !آسمان را بنگر، که هنوز ، بعد صدها شب و روز م...

فریاد میزنمبه اندازۀ تمام سکوت هایماشک میریزمبه اندازۀ تمام ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط