معرفی سناریو اول من

سلوم!! چه خبرا ؟ اومدم اولین سناریوم رو بنویسم. خب البته معرفی اولین سناریو . این سناریو در مورد کاتیا و موییچیرو هست .
🪷ژانر : عاشقانه ، شاید ، شایییید هنتای تناسخ
🪷انیمه : شیطان کش
معرفی کاتیا :
⭐کاتیا دختری هست که معمولا تو خودشه و خیلی درون گرا هست . برای خانواده کاتیا مشکلی پیش اومده که تو داستان متوجه میشیم ، کاتیا پیرو دستورات هست ولی از زورگو ها بدش میاد .
⭐تو چه عصری ؟ داستان تو چه عصری اتفاق میوفته ؟
خیلی راحت بگم الان . یعنی گوشی هست ، لپ تاپ و خوراکی جات عجیب غریب و کلا چیزایی که الان هست . و... طی اتفاقاتی سپاه شیطان کش دوباره راه اندازی شده . همه ی همه ی همه هم تناسخ پیدا کردن به بدن هایی دقیقا مثل بدن های خودشون . خاطرات زندگی قبلی هم یادشونه ، ولی بعضی از بخش های حساس مثل حرف آخر و اینکه توسط کی به قتل رسیدند رو یادشون نیست. تانجیرو اینا هم تناسخ پیدا کردن ولی اونا هنوز بچن . تو این دنیا موییچیرو از تانجیرو بزرگ تره و داستان در باره هاشیرذ ها هست .تنها کسی هم که تناسخ پیدا نکرده ارباب هست و کیریا ساما جای ایشون رو پر میکنن . حالا شیطان کیه ؟ یه خری به یه روشی داروی موزان رو پیدا کرده و طی داستان افسانه ها روش کار اون رو فهمیده و خودشو به شیطان تبدیل کرده 😑 و شده رییس شیاطین . راستی رنگوکو هم تناسخ پیدا کرده و تنگن ساما هم به گروه پیوسته و .. طلاق گرفته . از یکی از همسران اسماشون رو درس یادم نیست از همون که یکم از موهاش زرد بود . خوب عکس کاتیا پایین هست و تماممممم 👋👋👋👋👋
دیدگاه ها (۰)

خب خب خب 😏😏 رمان بنویسیم ؟

از این آرامش بخش ها دوست دارین ؟

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ویژه ۲

...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط