پارت سه
پارت سه
_مامان یادت. گفتم میام نجاتت میدم آره اومدم
میره و مامانش رو بغل میکنه
م ک:کوچولوی من چقدر بزرگ شده
که یهو بابای کوک میاد
ب ک:اوه ببین کی اینجاست کیم تهیونگ
_اوه دوسال بود ندیدمت پول رو جور کردی
ب ک:نه
_الان میخوای چی بدی بجای پولت
ب ک: میتونم بهت پسرم رو بدم
+چی میگی بابا
م ک: تهیونگ پسرم راست میگه جنگ کوک رو ببر
+ولی ولی (بغض)
م ک:ساکت باش پسرهی ال.دنگ
رو به جنگ کوک
_برو لباساتو جمع کن
+باش(بغض)
_مامان یادت. گفتم میام نجاتت میدم آره اومدم
میره و مامانش رو بغل میکنه
م ک:کوچولوی من چقدر بزرگ شده
که یهو بابای کوک میاد
ب ک:اوه ببین کی اینجاست کیم تهیونگ
_اوه دوسال بود ندیدمت پول رو جور کردی
ب ک:نه
_الان میخوای چی بدی بجای پولت
ب ک: میتونم بهت پسرم رو بدم
+چی میگی بابا
م ک: تهیونگ پسرم راست میگه جنگ کوک رو ببر
+ولی ولی (بغض)
م ک:ساکت باش پسرهی ال.دنگ
رو به جنگ کوک
_برو لباساتو جمع کن
+باش(بغض)
۳.۹k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.