چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی

چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی
چراغ خلوت این عاشق کهن باشی

به سان سبزه پریشان سرگذشت شبم
نیامدی تو که مهتاب این چمن باشی

تو یار خواجه نگشتی به صد هنر هیهات
که بر مراد دل بی قرار من باشی

تو را به آینه داران چه التفات بود
چنین که شیفته حسن خویشتن باشی

دلم ز نازکی خود شکست در غم عشق
و گرنه از تو نیاید که دلشکن باشی

وصال آن لب شیرین به خسروان دادند
تو را نصیب همین بس که کوهکن باشی

زچاه غصه رهایی نباشدت هرچند
به حسن یوسف و تدبیر تهمتن باشی

خموش "سایه" که فریاد بلبل از خامی است
چو شمع سوخته آن به که بی سخن باشی
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://telegram.me/monlightyy/foad
دیدگاه ها (۲)

عــــاشـقـــےدل-مـــے‌دهـــدمَـعـشـوقــــه‌اےدل-مــــےبـــــ...

مے گـویـــــند ....شــعرهایت حــرام اســـت .... هـر کســے م...

💜 عاشق شده ام برتو💜 تدبیرچه فرمایی💜 ازراه صلاح آیم یاازره💜 ...

"جان دلم"این رمضانتو را روزه می گیرمچشم هایت رادست هایت رابو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط