شب هجر است و دارمبر فلک دست دعا امابه غیر از مرگ حیرانم چه خواهم از خدا امشبچو فردا همچو امروز او ز من بیگانه خواهد شدگرفتم همچو دیشب گشت با من آشنا امشب