وای از آن لحظه که کارت به نگاهی بکشد

وای از آن لحظه که کارَت به نگاهی بکشد
کار و بارت به غمِ چشم سیاهی بکشد
.

قصه ام قصه سرباز غریبی شده که
کار عشقَش به درِ خانة شاهی بکشد
.

این خودش حس غریبیست، نمیدانم چیست؟
اینکه هر روز مرا جانب راهی بکشد
.

روزهاییست که در آتش خود میسوزم
آدمی خلق شده بار گناهی بکشد
.

گفته بودند که سیگار مضر است ولی
هر که عاشق شده رسم است که گاهی بکشد
.

در خودم غرق...، گدایی سرِ کوچه میگفت
وای از آن لحظه که کارَت به نگاهی بکشد......




امیر نظام دوست
دیدگاه ها (۱)

" خدا "ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ " ﻋﻤﺮ ﺩﻧﯿﺎ " ﺳﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪﮔﻠﻮﯼ ﺧﺸﮏ ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ ...

عاشقت هستم نگو این را نمی دانی بس استتا به کی این حاجت من را...

بی ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﻬﻤﻪ ﻭ ﻗﯿﻞ ﻭ ﻗﺎﻝ ﺑﺎﺵﻋﺸﻖ ﻣﺮﺍ ﺑﭽﺴﺐ ﻭ ﮐﻤﯽ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ...

جمال ثریا.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط