وای از آن لحظه که کارت به نگاهی بکشد
وای از آن لحظه که کارَت به نگاهی بکشد
کار و بارت به غمِ چشم سیاهی بکشد
.
قصه ام قصه سرباز غریبی شده که
کار عشقَش به درِ خانة شاهی بکشد
.
این خودش حس غریبیست، نمیدانم چیست؟
اینکه هر روز مرا جانب راهی بکشد
.
روزهاییست که در آتش خود میسوزم
آدمی خلق شده بار گناهی بکشد
.
گفته بودند که سیگار مضر است ولی
هر که عاشق شده رسم است که گاهی بکشد
.
در خودم غرق...، گدایی سرِ کوچه میگفت
وای از آن لحظه که کارَت به نگاهی بکشد......
امیر نظام دوست
کار و بارت به غمِ چشم سیاهی بکشد
.
قصه ام قصه سرباز غریبی شده که
کار عشقَش به درِ خانة شاهی بکشد
.
این خودش حس غریبیست، نمیدانم چیست؟
اینکه هر روز مرا جانب راهی بکشد
.
روزهاییست که در آتش خود میسوزم
آدمی خلق شده بار گناهی بکشد
.
گفته بودند که سیگار مضر است ولی
هر که عاشق شده رسم است که گاهی بکشد
.
در خودم غرق...، گدایی سرِ کوچه میگفت
وای از آن لحظه که کارَت به نگاهی بکشد......
امیر نظام دوست
- ۸۷۱
- ۰۹ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط