همان چوب کوچک دارچینی

.
همان چوب ِ کوچک ِ دارچینی
که لحظه ی آخر
درون ِ چای می اندازی
همان شماره ی ناشناسی
که لحظه ی آخر
به زنگش پاسخ می دهی
همان عکسی که در لپ تاپت
پنهان می کنی ولی دور نمی ریزی
پیراهنی که دکمه اش را ندوخته ای اما
نمی توانی از پوشیدنش منصرف بشوی
من تمام ِ آن ها هستم
نخواستنی هایی
که ناگهان
نمی توانی از دوست داشتنشان
صرف نظر کنی !!!
.
دیدگاه ها (۱۳۷)

شب چه حکایت قشنگیست،،،!آدم رو مجبور میکند!!!به فکر کردن به آ...

.ما دهه شصتیا از بچگی با غصه بزرگ شدیم.#پسر_شجاع مادر نداشت!...

برای چه دعوتم کردی؟مگر نمی دانی،من از جایی که زیاد شلوغ باشد...

همان چوب دارچینی که لحظه آخر درون چای می اندازی . . .همان عک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط