حکایت
🌱﷽🌱
🔴مرد منافق و اعجاز بسم الله:
✍🏻گویند: مردی بود منافق اما زنی مؤمن و متدین داشت. این زن تمام کارهایش را با "بسم الله" آغاز می کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می شد و سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند.
روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نگه دارد، زن آن را گرفت و با گفتن" بسم الله الرحمن الرحیم" در پارچه ای پیچید و با بسم الله آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد. شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و بسم الله را بی ارزش جلوه دهد سپس به مغازه خود برگشت.
در بین روز ماهیگیری دو ماهی را برای فروش آورد، آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد.
زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد ناگهان دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود، درون شکم یکی از ماهی هاست؛ آن را برداشت و با گفتن بسم الله در مکان اول خود گذاشت.
شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را از زن طلب کرد، زن مؤمنه فوراً با گفتن بسم الله از جای برخاست و کیسه زر را آورد. شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده شکر الهی را بجا آورد و از جمله مؤمنین و متقین گردید.
📚روایت های و حکایت ها / 213 212،
به نقل از: خزینه الجواهر فی زینه المنابر/ 612.
#حکایت #داستان #منافق #مومن #بسم_الله #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🔴مرد منافق و اعجاز بسم الله:
✍🏻گویند: مردی بود منافق اما زنی مؤمن و متدین داشت. این زن تمام کارهایش را با "بسم الله" آغاز می کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می شد و سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند.
روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نگه دارد، زن آن را گرفت و با گفتن" بسم الله الرحمن الرحیم" در پارچه ای پیچید و با بسم الله آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد. شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و بسم الله را بی ارزش جلوه دهد سپس به مغازه خود برگشت.
در بین روز ماهیگیری دو ماهی را برای فروش آورد، آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد.
زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد ناگهان دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود، درون شکم یکی از ماهی هاست؛ آن را برداشت و با گفتن بسم الله در مکان اول خود گذاشت.
شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را از زن طلب کرد، زن مؤمنه فوراً با گفتن بسم الله از جای برخاست و کیسه زر را آورد. شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده شکر الهی را بجا آورد و از جمله مؤمنین و متقین گردید.
📚روایت های و حکایت ها / 213 212،
به نقل از: خزینه الجواهر فی زینه المنابر/ 612.
#حکایت #داستان #منافق #مومن #بسم_الله #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
۷.۶k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.