بانوی من

بانوی من
اگر دست من بود
برایت پایتختی
در گوشه‌ی زمان می‌ساختم
که ساعت‌های شنی و خورشیدی
در آن کار نکنند
مگر آنگاه که
دست های کوچک تو
در دستان من آرمیده‌اند...
#نزار_قبانی
دیدگاه ها (۱)

دستم روی دستت گذاشتمنگاهت رفت پی دستماروم با انگشتات دستمو ن...

ﺯﻥ ﻣﺤﺒﺖ ﺭﺍ ﺗﻼﻓﯽ ﻣﯽﻛﻨﺪ ♥ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺭﺍ ﺗﺮﻣﻪ ﺑﺎﻓﯽ ﻣﯽﻛﻨﺪﺯﻥ ﺩﺭﺧﺸﺎﻥ ﻣﯽ...

عشق قائل به زمان و مکان نیست،به هست و نیست هم!ساده تر بگویمت...

ناظرِ روی توصاحب نظرانند، آری!سِرِّ گیسوی تو،در هیچ سَری نیس...

✨️عشقلرزش انگشتان استو لب های فروبسته ی غرق سوال تو را در خل...

عشق لرزش انگشتان استو لب های فروبسته ی غرق سوال!تو را در خلا...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط