اگر روزی دختری داشته باشم
اگر روزی دختری داشته باشم
قبل از اینکه اجازه بدهم جامعه و آدمها به او در مورد جنسیتش آموزش بدهند ،
به او یاد میدهم" انسان" است.
نه دختر است نه پسر!
هیچ محدودیتی ندارد و شجاع بودن یک انتخاب است.
به او یاد میدهم از نقص ها نترسد و جلو برود.
به او یاد میدهم انجام بدهد،
امتحان کند حتی اگر فکر می کند کافی نیست، حتی اگر شک دارد.
به او خواهم گفت در مورد رابطه هایش افسانه ای فکر نکند و به دنبال هیچ نجات دهنده ای نباشد.
به او میگویم خودش باشد و از هیچ تفاوتی فرار نکند.
به او خواهم گفت لازم نیست بی نقص باشد ،
فقط کافی ست از کامل نبودنش هراس نداشته باشد.
به او خواهم گفت آدمها را آدم ببیند نه مرد، نه زن!
به او میگویم جدا از جنسیت آدمها به آنها عشق بورزد ولی از آنها بت نسازد.
از هیچکس و هیچ چیز بت نسازد.
به او نشان خواهم داد که "مغز" ش تمام چیزی ست که مهم است.
مغز انسان ها متفاوت است ولی دامن و شلوار ندارد.
او را بسیار در آغوش خواهم کشید اما به او خواهم گفت من هم امن ترین آغوش جهانش نخواهم بود
اگر خودش، خودش را در آغوش نکشد.
به او خواهم گفت زیباست، بدون آرایش، با آرایش ، بدون لباس، با لباس، بدون مرد، با مرد، بدون زن، با زن.
به او زیاد خواهم گفت زیباست.
به او خواهم گفت دوستش دارم اما اهمیتی ندارد من چقدر دوستش دارم مهم این است که خودش چقدر خودش را دوست دارد.
به او یاد خواهم داد که با خودش مهربان باشد، چون اگر با خودش عمیقا آشتی باشد دیگران را هم میتواند تحمل کند و مهربان باشد.
اگر روزی دختری داشته باشم،
به او خواهم گفت مرد باشد، زن باشد، تا بتواند زندگی را با تمام وجود حس کند
و به او خواهم گفت نگاه کند مستقیم در" چشمان آدمها "و خودش باشد.
قبل از اینکه اجازه بدهم جامعه و آدمها به او در مورد جنسیتش آموزش بدهند ،
به او یاد میدهم" انسان" است.
نه دختر است نه پسر!
هیچ محدودیتی ندارد و شجاع بودن یک انتخاب است.
به او یاد میدهم از نقص ها نترسد و جلو برود.
به او یاد میدهم انجام بدهد،
امتحان کند حتی اگر فکر می کند کافی نیست، حتی اگر شک دارد.
به او خواهم گفت در مورد رابطه هایش افسانه ای فکر نکند و به دنبال هیچ نجات دهنده ای نباشد.
به او میگویم خودش باشد و از هیچ تفاوتی فرار نکند.
به او خواهم گفت لازم نیست بی نقص باشد ،
فقط کافی ست از کامل نبودنش هراس نداشته باشد.
به او خواهم گفت آدمها را آدم ببیند نه مرد، نه زن!
به او میگویم جدا از جنسیت آدمها به آنها عشق بورزد ولی از آنها بت نسازد.
از هیچکس و هیچ چیز بت نسازد.
به او نشان خواهم داد که "مغز" ش تمام چیزی ست که مهم است.
مغز انسان ها متفاوت است ولی دامن و شلوار ندارد.
او را بسیار در آغوش خواهم کشید اما به او خواهم گفت من هم امن ترین آغوش جهانش نخواهم بود
اگر خودش، خودش را در آغوش نکشد.
به او خواهم گفت زیباست، بدون آرایش، با آرایش ، بدون لباس، با لباس، بدون مرد، با مرد، بدون زن، با زن.
به او زیاد خواهم گفت زیباست.
به او خواهم گفت دوستش دارم اما اهمیتی ندارد من چقدر دوستش دارم مهم این است که خودش چقدر خودش را دوست دارد.
به او یاد خواهم داد که با خودش مهربان باشد، چون اگر با خودش عمیقا آشتی باشد دیگران را هم میتواند تحمل کند و مهربان باشد.
اگر روزی دختری داشته باشم،
به او خواهم گفت مرد باشد، زن باشد، تا بتواند زندگی را با تمام وجود حس کند
و به او خواهم گفت نگاه کند مستقیم در" چشمان آدمها "و خودش باشد.
۵.۶k
۲۴ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.