.
.
استفــــــراغ شهـــــوت هایت کافی نیست؟
که حالا دروغ هایت راهم بر من عق میزنی؟
ایــــــنقدر نگو دوستم داری
پاکی عــــــشـــــق را به لجن کشیدی
کافی ست خالی کردن شهوت هایت بر بدن عریانم را به خاطر بیاوری
بکارت روحم به اسم ســـــادگی تقدیمت شد
بــــــ ــــــوسه های ارامت وحشی ترم کرد
اما حواسم پرت محبت بود
در انتظار لحظه ای که از سر عادت بعد ارگاسمت تنگ در اغوشم میکشیدی
من به خیال تو همان فاحــــــشه ام
که به جرم هم اغوشی با تو از پاکی بهشت رانده شد
دیگر حتی دود سیگار هم مرا به ارگاسم نمیرساند .
.
❤
استفــــــراغ شهـــــوت هایت کافی نیست؟
که حالا دروغ هایت راهم بر من عق میزنی؟
ایــــــنقدر نگو دوستم داری
پاکی عــــــشـــــق را به لجن کشیدی
کافی ست خالی کردن شهوت هایت بر بدن عریانم را به خاطر بیاوری
بکارت روحم به اسم ســـــادگی تقدیمت شد
بــــــ ــــــوسه های ارامت وحشی ترم کرد
اما حواسم پرت محبت بود
در انتظار لحظه ای که از سر عادت بعد ارگاسمت تنگ در اغوشم میکشیدی
من به خیال تو همان فاحــــــشه ام
که به جرم هم اغوشی با تو از پاکی بهشت رانده شد
دیگر حتی دود سیگار هم مرا به ارگاسم نمیرساند .
.
❤
۴۴۵
۱۰ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.