میخوانی اما
میخوانی اما...
نمیدانی
نمیفهمی اش...
فقط... میخوانی
شاید برایت نامفهوم است!
درد چیست...
دردی که سرت میپیچد
دلت تا خرخره پر
دستهایم دفتر نقاشیِ خط خطی های ...
روزگارِ مبهم...
زخم هایم در دلم نیست ..
زخم هایم درست وسط آنجاییست ...
که آنرا مغز صدا می زنند...
درد هایم از تیر کشیدن قلب ...
و سردرد های مکرر گذشته آهای ...
درد من چیز دیگریست ...
درد من ...
گاه مثل زخم هایم...
تا پوستی روی پوست می آید زخمی عمیقتر...
دردی دیوانه کننده...
تا کجا صبر تا کجا باید رفت ...
دیگر حتی امیدی به اشک هم نیست ...
دیگر حتی...
درد هایم را هم... دوست دارم ...
#میم_نون
نمیدانی
نمیفهمی اش...
فقط... میخوانی
شاید برایت نامفهوم است!
درد چیست...
دردی که سرت میپیچد
دلت تا خرخره پر
دستهایم دفتر نقاشیِ خط خطی های ...
روزگارِ مبهم...
زخم هایم در دلم نیست ..
زخم هایم درست وسط آنجاییست ...
که آنرا مغز صدا می زنند...
درد هایم از تیر کشیدن قلب ...
و سردرد های مکرر گذشته آهای ...
درد من چیز دیگریست ...
درد من ...
گاه مثل زخم هایم...
تا پوستی روی پوست می آید زخمی عمیقتر...
دردی دیوانه کننده...
تا کجا صبر تا کجا باید رفت ...
دیگر حتی امیدی به اشک هم نیست ...
دیگر حتی...
درد هایم را هم... دوست دارم ...
#میم_نون
- ۲.۲k
- ۰۴ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط