پارت یازده

پارت یازده
هم چه زود رسیدم خونمون من این همه هفته هست این جام پس چرا نمیریم خونه خودمون وا یسا یه زنگ به مامانم بزنم بله سلام مامان
سلام عزیزم چطوری
ممنون مامان من خوبم شما چطورین
ممنون ما هم خو بیم
میگم مامان کی قراره بریم خونه
عزیزم ما تصمیم گرفتیم امسال کلا بمونیم اینجا و تو این یک سال مجبوری اونجا زندگی کنی
زهن مریضم : هممم خوب شد 👍🏻😏
خب باشه کاری نداری مامان من دیگه برم خدافظ
باش نه عزیزم کاری ندارم خدافظ
خب خب عالی شدددد قراره یه سال اینجا باشم
فردا :
خب الان دیگه باید برم همون جایی که گفته بودم به باجی
بالاخره رسیدم عه اونجا نشسته سلام
باجی : سلام احمق
من : چرا واقعا فحش میدی
باجی : من دوس دارم فحش بدم مشکلی اگه هست بگو حلش کنم.
آرام باش برادر
باجی : حالا بگو چیکار داشتی
عا آره میخواستم بگم که تو میدونی موتور برادرم کجاست دیروز یادم رفت از مایکی بپرسم.
باجی : موتور برادر تو

خب خب بچه ها پارت بعدی رو بعد از درسام می زارم