جانا به جان رسید ز عشق تو کار ما

جانا به جان رسید زِ عشق تو کار ما

دردا که نیستَت خبر از روزگارِ ما
#انوری
دیدگاه ها (۸)

گر چرخ و هزار چرخ در ڪینهٔ ماستغم نیست چو مهر یار در سینهٔ م...

این چه حرف است که در عالم بالاست بهشتهر کجا وقت خوشی رو دهد ...

میناست پیڪر من و خونم شراب عشقدزدانہ در ڪمینگہ هوش ات نشستہ ...

فلڪ چگونہ بہ تعذیب من ڪمر بنددڪہ من بہ لطف جنون ڪوہ رنج،...

یارم تویی به عالم، یار دگر ندارم،تا در تنم بود جان، دل از تو...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط