شاهزاده اهریمن پارت 29
#شاهزاده_اهریمن_پارت_29
×: بلندشو آرمیا باید برم جایی سر راه توروهم میرسونم فقط عجله کن وقت ندارم.
آروم چشامو باز کردم
×: پاشو یالا من وقت برای چسو فس کردنای تو ندارم.
+: هــــوف بمیری ک ی بار نذاشتی مث آدم بکپیم.
×: برو خونت اونوقت کپه مرگتو بذار، د بجنب.
+: چ مرگته دقیقا نمیبینی آشولاشم؟ تمام بدنم از دیروزم بیشتر دردمیکنه.
اومد جلو، یهو بلندم کرد برد سمت سرویس.
+: معلوم هست چ غلطی میکنی؟؟
×: ببند باشه؟ فقط ببند ک ب اندازه کافی دیرم شده توهم ک ی بند زر مفت میزنی. سریع کارتو کن ک باید بریم.
+: این چرا امروز اینجوری شده از دنده چپ بلند شده.
کارمو ک انجام دادم اومدم بیرون دیدم جلوی آینه وایساده از تو آینه نگاش کردم یهو رنگ چشاش مشکی شد خشکم زده بود چشامو محکم بستم دوباره باز کردم دیدم مثل قبل آبیه مردم توهم چی میزنن ما توهم چی مگه میشه آبی مشکی بشه وقتی ب خودم اومدم دیدم داره ی حالتی نگام میکنه نگاهش خیلی عجیب بود ترس بدی ب دلت مینداخت دقیقا مث روز اولی ک دیدمش حتی ب جرعت میتونم بگم چند برابر بدتر از اون موقع چشاش هیچ حسی نداشت انگار بدون روحه.
×: من وقت برای تو هپروت رفتن تو ندارم کیفت اونجاست فرم مدرستت هم توشه این لباساهم برا خودت نیاز نیست عوضش کنی الانم راه بیوفت ک دیره
+: پس صورتم چی؟ گفتی ی کاری میکنی ک خانوادم متوجه نشن.
×: الان ک وقت نیست ی کرم گریم بهت میدم تو ماشین بزن ب صورتت برای پات هم میگی پیچ خورده..
×: آدرست رو بده ب راننده.
+: اوکی.
ویهان: اینو بگیر بزن ب صورتت رفتی خونه حواست باشه ازش استفاده کنی.
گوشیش رو گرفت سمتم
×: بیا از دربین این استفاده کن تا بهتر ببینی کجاهارو بزنی.
+: ممنون.
×: راستی ی چیز دیگه هم هست.
سوالی نگاش کردم.
×: درباره دیشبه، وقتی میخواستی بخوابی یا وقتی ک خواب بودی چیزی حس نکردی؟ یه چیزی ک از نظرت غیر طبیعی باشه؟
یکم فکر کردم دیدم واقعا چیزی نبوده.
+: ن اتفاقا خیلی راحت خوابیدم، چطور مگه چیزی شده؟
×: نه.
بعد صورتش رو سمت شیش گرفت...
+: میشه همینجا نگه دارید با این ماشین تومحله نیاید بهتره.
سرشو تکون داد ب راننده گفت همینجا نگه داره.
چرخیدم سمتش.
+: برای این دو روز ازت ممنونم خیلی کمکم کردی و هوامو داشتی هرچند امروز اخلاقت سگی بود ولی خب این چیزی از محبتات کم نمیکنه. عین جغد فقط نگام میکرد.
×: سخنان گرانبهات تموم شد؟ حالا برو ک کلی کار دارم.
+: بروبابا توهم پسره یوبس خودشیفته. درو باز کردم کردم
+: شــــرت کـــــم. محکم در ماشینو بهم کوبیدم.
(ویهان)
با ی نیشخند ب رفتنش نگاه میکردم. تازه از امروز قراره شرم کل زندگیت رو بگیره کوآلا کوچولو..
+: همینجا نگه دار از اینجا ب بعد خودم میرم ی نیشخند ترسناک زد
+: قراره امروز کلی خوش بگذره...
×: بلندشو آرمیا باید برم جایی سر راه توروهم میرسونم فقط عجله کن وقت ندارم.
آروم چشامو باز کردم
×: پاشو یالا من وقت برای چسو فس کردنای تو ندارم.
+: هــــوف بمیری ک ی بار نذاشتی مث آدم بکپیم.
×: برو خونت اونوقت کپه مرگتو بذار، د بجنب.
+: چ مرگته دقیقا نمیبینی آشولاشم؟ تمام بدنم از دیروزم بیشتر دردمیکنه.
اومد جلو، یهو بلندم کرد برد سمت سرویس.
+: معلوم هست چ غلطی میکنی؟؟
×: ببند باشه؟ فقط ببند ک ب اندازه کافی دیرم شده توهم ک ی بند زر مفت میزنی. سریع کارتو کن ک باید بریم.
+: این چرا امروز اینجوری شده از دنده چپ بلند شده.
کارمو ک انجام دادم اومدم بیرون دیدم جلوی آینه وایساده از تو آینه نگاش کردم یهو رنگ چشاش مشکی شد خشکم زده بود چشامو محکم بستم دوباره باز کردم دیدم مثل قبل آبیه مردم توهم چی میزنن ما توهم چی مگه میشه آبی مشکی بشه وقتی ب خودم اومدم دیدم داره ی حالتی نگام میکنه نگاهش خیلی عجیب بود ترس بدی ب دلت مینداخت دقیقا مث روز اولی ک دیدمش حتی ب جرعت میتونم بگم چند برابر بدتر از اون موقع چشاش هیچ حسی نداشت انگار بدون روحه.
×: من وقت برای تو هپروت رفتن تو ندارم کیفت اونجاست فرم مدرستت هم توشه این لباساهم برا خودت نیاز نیست عوضش کنی الانم راه بیوفت ک دیره
+: پس صورتم چی؟ گفتی ی کاری میکنی ک خانوادم متوجه نشن.
×: الان ک وقت نیست ی کرم گریم بهت میدم تو ماشین بزن ب صورتت برای پات هم میگی پیچ خورده..
×: آدرست رو بده ب راننده.
+: اوکی.
ویهان: اینو بگیر بزن ب صورتت رفتی خونه حواست باشه ازش استفاده کنی.
گوشیش رو گرفت سمتم
×: بیا از دربین این استفاده کن تا بهتر ببینی کجاهارو بزنی.
+: ممنون.
×: راستی ی چیز دیگه هم هست.
سوالی نگاش کردم.
×: درباره دیشبه، وقتی میخواستی بخوابی یا وقتی ک خواب بودی چیزی حس نکردی؟ یه چیزی ک از نظرت غیر طبیعی باشه؟
یکم فکر کردم دیدم واقعا چیزی نبوده.
+: ن اتفاقا خیلی راحت خوابیدم، چطور مگه چیزی شده؟
×: نه.
بعد صورتش رو سمت شیش گرفت...
+: میشه همینجا نگه دارید با این ماشین تومحله نیاید بهتره.
سرشو تکون داد ب راننده گفت همینجا نگه داره.
چرخیدم سمتش.
+: برای این دو روز ازت ممنونم خیلی کمکم کردی و هوامو داشتی هرچند امروز اخلاقت سگی بود ولی خب این چیزی از محبتات کم نمیکنه. عین جغد فقط نگام میکرد.
×: سخنان گرانبهات تموم شد؟ حالا برو ک کلی کار دارم.
+: بروبابا توهم پسره یوبس خودشیفته. درو باز کردم کردم
+: شــــرت کـــــم. محکم در ماشینو بهم کوبیدم.
(ویهان)
با ی نیشخند ب رفتنش نگاه میکردم. تازه از امروز قراره شرم کل زندگیت رو بگیره کوآلا کوچولو..
+: همینجا نگه دار از اینجا ب بعد خودم میرم ی نیشخند ترسناک زد
+: قراره امروز کلی خوش بگذره...
۴.۵k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.