معرفی کتاب 🌸
#معرفی_کتاب 🌸
#رویای_تبت
🌸 این داستان؛ مجموعه افرادی رو با تفکرات و سرگذشتهای متفاوت به نمایش میذاره.. و شاید هنرش همینه...
علاوه بر این؛ اینکه خواستم این کتاب ثبت بشه توی پیجم بخاطر بعضی جملات خوب این کتاب بود که البته کم هم نیستن...
🙃 💖 داستان از زبان شعله (خواهر شیوا) روایت میشه.
حکایت از زندگی و عشقها و تفکرات متفاوت داره.
11 ساله که جاوید و شیوا ازدواج کردن و نیما و یلدا اسم بچههاشونه
صادق دوست صمیمی جاوید هستش..
در ابتدای داستان توی یه مهمونی؛
به موضوع نامعلومی اشاره میشه
که باعث شوکه شدن بقیه افرادی که در مهمونی هستن میشه
و در طیِ داستان؛ وقایع و موضوعات مربوط به گذشته رو شرح میده...
و در آخر؛ موضوعی که موجب تعجب همه شده رو میگه...
و اون رویای مشترک شیوا و صادق هستش..
رویای رفتن به تبت...
🌸
#رویای_تبت
🌸 این داستان؛ مجموعه افرادی رو با تفکرات و سرگذشتهای متفاوت به نمایش میذاره.. و شاید هنرش همینه...
علاوه بر این؛ اینکه خواستم این کتاب ثبت بشه توی پیجم بخاطر بعضی جملات خوب این کتاب بود که البته کم هم نیستن...
🙃 💖 داستان از زبان شعله (خواهر شیوا) روایت میشه.
حکایت از زندگی و عشقها و تفکرات متفاوت داره.
11 ساله که جاوید و شیوا ازدواج کردن و نیما و یلدا اسم بچههاشونه
صادق دوست صمیمی جاوید هستش..
در ابتدای داستان توی یه مهمونی؛
به موضوع نامعلومی اشاره میشه
که باعث شوکه شدن بقیه افرادی که در مهمونی هستن میشه
و در طیِ داستان؛ وقایع و موضوعات مربوط به گذشته رو شرح میده...
و در آخر؛ موضوعی که موجب تعجب همه شده رو میگه...
و اون رویای مشترک شیوا و صادق هستش..
رویای رفتن به تبت...
🌸
۱.۱k
۱۶ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.