آپدیت اکانت رسمی توییتر دینگو (@.dingo official)
آپدیت اکانت رسمی توییتر دینگو (@.dingo_official)
دینگو! قسمت با سونگمین و آی ان!🔥✨️🎀
همین حالا تماشا کنید!
⛓️: youtu.be/GstzdY4ryEw
ترجمه اسلاید ها :
اسلاید یک :
💬: سلام، من مادر اینهی هستم. دخترم از دوران دانشگاه همزمان با درسخوندن کار هم میکرد و واقعا زحمت میکشه. او کافهای رو مدیریت میکنه و میگه برای اینکه بتونه بره کنسرت Stray Kids، باید خیلی پول دربیاره. با وجود برنامه شلوغش و اینکه ماهها یه روز هم استراحت نداشته، همیشه با لبخند کار میکنه. ما میخوایم به دخترمون که همه زندگیشو برای رفتن به کنسرت Stray Kids میذاره، یه روز خاص بدیم که هیچ وقت نداشته.
🗣: سلام
🦊: سلام
🐶: سلام، اوه، اینجا چقدر خوبه. بریم تزئین کنیم؟
🦊: چه کیوت!
🐶: شاید یک برج بسازیم؟
اسلاید دو :
🦊: من از استرس دارم میلرزم. نه، این غیرطبیعیه.
🐶: /رفت نگاه کنه/اون با ماشین آمده؟
🦊: /مثل یک بچهروباه کوچک جمع شده/
اسلاید سه :
🦊: روشن کن، روشن کن!
یک...دو...سه..چهار...پنج
🦊: سلام!
🐶: سلام!
👤: /استی آروم فرار میکنه/
🐶: خوش آمدی! بیا شمع هارو فوت کن
🐶 & 🦊: /دست میزنن/
اسلاید چهار :
🐶: به ما پیشنهاد دادن که این کارو خودمون انجام بدیم.
🦊: اره، و یک مفهوم خاص وجود داره... میتونیم غیررسمی صحبت کنیم؟
🐶: مشکلی نداره اگه ما اینطور با هم صحبت کنیم؟
👤: بله، منم تلاش میکنم... ما همسنیم.
🐶: اوه، پس میتونیم مثل دوستان صحبت کنیم!
🦊: من عادت دارم با دوستام راحت صحبت کنم.
اسلاید پنج :
🐶: چند ساله که تو کافه کار میکنی؟
👤: ۲ سال.
🐶: این رویای تو بود؟
👤: بله.
🦊: چطور به اینجا رسیدی؟
👤: خب، از کودکی عاشق پخت و پز و درست کردن خوراکیهای خوشمزه بودم، بخاطر همین تک رشته علوم غذایی و تغذیه تحصیل کردم، اما متوجه شدم که علوم غذایی برای من مناسب نیست.
🐶: یعنی تو فقط ۲۲ سال داشتی؟
🦊: تو خیلی زود راهت رو پیدا کردی. واقعاً انتخاب شغل به این سرعت کار آسونی نیست.
🐶: حتی خود تصمیمگیری هم میتونه سخت باشه. تو قصد داری ادامه بدهی به کار تو کافه، درسته؟
👤: بله.
*استیه خیلی گوگولیهههه
#استری_کیدز
دینگو! قسمت با سونگمین و آی ان!🔥✨️🎀
همین حالا تماشا کنید!
⛓️: youtu.be/GstzdY4ryEw
ترجمه اسلاید ها :
اسلاید یک :
💬: سلام، من مادر اینهی هستم. دخترم از دوران دانشگاه همزمان با درسخوندن کار هم میکرد و واقعا زحمت میکشه. او کافهای رو مدیریت میکنه و میگه برای اینکه بتونه بره کنسرت Stray Kids، باید خیلی پول دربیاره. با وجود برنامه شلوغش و اینکه ماهها یه روز هم استراحت نداشته، همیشه با لبخند کار میکنه. ما میخوایم به دخترمون که همه زندگیشو برای رفتن به کنسرت Stray Kids میذاره، یه روز خاص بدیم که هیچ وقت نداشته.
🗣: سلام
🦊: سلام
🐶: سلام، اوه، اینجا چقدر خوبه. بریم تزئین کنیم؟
🦊: چه کیوت!
🐶: شاید یک برج بسازیم؟
اسلاید دو :
🦊: من از استرس دارم میلرزم. نه، این غیرطبیعیه.
🐶: /رفت نگاه کنه/اون با ماشین آمده؟
🦊: /مثل یک بچهروباه کوچک جمع شده/
اسلاید سه :
🦊: روشن کن، روشن کن!
یک...دو...سه..چهار...پنج
🦊: سلام!
🐶: سلام!
👤: /استی آروم فرار میکنه/
🐶: خوش آمدی! بیا شمع هارو فوت کن
🐶 & 🦊: /دست میزنن/
اسلاید چهار :
🐶: به ما پیشنهاد دادن که این کارو خودمون انجام بدیم.
🦊: اره، و یک مفهوم خاص وجود داره... میتونیم غیررسمی صحبت کنیم؟
🐶: مشکلی نداره اگه ما اینطور با هم صحبت کنیم؟
👤: بله، منم تلاش میکنم... ما همسنیم.
🐶: اوه، پس میتونیم مثل دوستان صحبت کنیم!
🦊: من عادت دارم با دوستام راحت صحبت کنم.
اسلاید پنج :
🐶: چند ساله که تو کافه کار میکنی؟
👤: ۲ سال.
🐶: این رویای تو بود؟
👤: بله.
🦊: چطور به اینجا رسیدی؟
👤: خب، از کودکی عاشق پخت و پز و درست کردن خوراکیهای خوشمزه بودم، بخاطر همین تک رشته علوم غذایی و تغذیه تحصیل کردم، اما متوجه شدم که علوم غذایی برای من مناسب نیست.
🐶: یعنی تو فقط ۲۲ سال داشتی؟
🦊: تو خیلی زود راهت رو پیدا کردی. واقعاً انتخاب شغل به این سرعت کار آسونی نیست.
🐶: حتی خود تصمیمگیری هم میتونه سخت باشه. تو قصد داری ادامه بدهی به کار تو کافه، درسته؟
👤: بله.
*استیه خیلی گوگولیهههه
#استری_کیدز
۱.۰k
۰۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.