به جففففر مگن
به جففففر ميگن :
يه داستان برات تعريف ميكنيم ببين كجاش دروغه،
ميگه : باشه،
داستان:
( يه روزجمعه مردي از كنار خيابان رد ميشد ناگهان تصادف ميكنه و سرش قطع ميشه مردم ميرن از داروخونه چسب ميگيرن و سر مردُ به تنش ميچسبونن ويارو پاميشه به راهش ادامه ميده )
حالا كجاي اين داستان دروغ بود،
جففففر در جواب ميگه: خوب معلومه جمعه كه داروخونه باز نیست😂😂
همین جعفر عقلش از ما بیشترع😐😂😂😂😂
شااد باشید😻
يه داستان برات تعريف ميكنيم ببين كجاش دروغه،
ميگه : باشه،
داستان:
( يه روزجمعه مردي از كنار خيابان رد ميشد ناگهان تصادف ميكنه و سرش قطع ميشه مردم ميرن از داروخونه چسب ميگيرن و سر مردُ به تنش ميچسبونن ويارو پاميشه به راهش ادامه ميده )
حالا كجاي اين داستان دروغ بود،
جففففر در جواب ميگه: خوب معلومه جمعه كه داروخونه باز نیست😂😂
همین جعفر عقلش از ما بیشترع😐😂😂😂😂
شااد باشید😻
- ۳.۱k
- ۰۸ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط