ظاهرم قصر استاما از درونویرانه ام

ظاهرم قصر است.اما از درون،ویرانه ام

من صدای خسته ی پروانه ای بی خانه ام

عاشق صیادم و عمدا به دام افتاده ام

آه...او پنداشت من دنبال آب و دانه ام

باد،میزد شانه مویش را !!!... تلافی میکنم

گیسوان او،فقط مال من است و شانه ام

باد در مویش روان و من روانی میشوم...

با همین عاشق کشی ها میکند دیوانه ام

عاشقم...دیوانگی های مرا جدی بگیر
آنقدر دیوانه ام،که با خودم بیگانه ام...
دیدگاه ها (۱)

.

.

✒تا قلم لـب بر مرکـب می زند بوسه بر جا پای زینب می زند✒می گذ...

.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط