سناریو از هایتانی ها
سناریو از هایتانی ها
به عنوان خواهرشون
ران: سلااااام ما اومدیم
ات: خوش اومدین
ات: ریندو کو
ران: داره کالا هارو میاره
ات: منظورت مش..روب
ران: یس
ات: چرا خودت نمیاری
ران: ریندو میاره دیگه
ات: مگه ریندوووووووو
ران: خواهش میکنم دوباره شروع نکن
ات: میز شام باتو
ران: فک نکن چون غذا میاری لباسامو می شوری خونمو تمیز میکنی... من کلفتتم
ات: الان به تور واضح منو کلفت جلوه دادی
ران: صحیح
ریندو وارد میشود
ات: ریندو خوش اومدیییییی
ران: چرا به ریندو با ذوق گفتی به من بی ذوق
ات: چون تو شام حاضر نمی کنی
ران: اگه کنم....
ات میپره بغل ران و ریندو و دوتاشون م بغل میکنه
.......
پایان
.......
میدونم بد شد
به عنوان خواهرشون
ران: سلااااام ما اومدیم
ات: خوش اومدین
ات: ریندو کو
ران: داره کالا هارو میاره
ات: منظورت مش..روب
ران: یس
ات: چرا خودت نمیاری
ران: ریندو میاره دیگه
ات: مگه ریندوووووووو
ران: خواهش میکنم دوباره شروع نکن
ات: میز شام باتو
ران: فک نکن چون غذا میاری لباسامو می شوری خونمو تمیز میکنی... من کلفتتم
ات: الان به تور واضح منو کلفت جلوه دادی
ران: صحیح
ریندو وارد میشود
ات: ریندو خوش اومدیییییی
ران: چرا به ریندو با ذوق گفتی به من بی ذوق
ات: چون تو شام حاضر نمی کنی
ران: اگه کنم....
ات میپره بغل ران و ریندو و دوتاشون م بغل میکنه
.......
پایان
.......
میدونم بد شد
۵.۶k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.