شبی رو یادمه که از ترس اینکه فرداش امتحانمو خوب ندم تا خ

‏شبی رو یادمه که از ترس اینکه فرداش امتحانمو خوب ندم تا خود صبح بیدار بودم؛‏الان که به اون شب فکر میکنم خندم میگیره.
دنیام چقد کوچیک بود.
فرضا ک امتحانمو بد میدادم خب ک چی؟!مگه دنیا به اخر میرسید؟!نه!
میخوام بگم یه زمانی یه چیزی برات اونقدر مهمه ک به خاطرش روح و روانتو ازار میدی اما همون چیز یه سال بعد ممکنه کاملا برات بی اهمیت باشه. میدونم همین الان یاد یکی از دغدغه هات افتادی اره همونی ک تو ذهنته! زیاد به خاطرش خودتو اذیت نکن. میدونی شاید سال بعد،دیگ حتی بهش فکرم نکنی. بیخیال.
سعی کن فقط بزرگش نکنی خب؟🫂🥺🌸
دیدگاه ها (۰)

اینو روزی ۱۰۰۰ بار با خودتون تکرار کنید :حذف کردن آدمایی که ...

‏از من به شما نصيحت‏جايى بمونيد و جايى باشيد‏كه واستون ارزش ...

از لحاظ روحی به یک هفته دور شدن از همه‌ی آدما، آنلاین نشدن، ...

جایی خوندم نوشته بود من به کسی قول ندادم همیشه آدم خوشحالی ب...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۴

yek tarafe part : 9

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط