پارت
پارت: ۴
نام فیک: ازدواج اجباری
رفتم پارتی و اونجا تا حد مرگ مست کردم که یکی دستشو گذاشت روی شونم
کوک: تو؟ تو اینجا چیکار میکنی(مست)
ته: اووو میبینم خیلی خیلی مستی بریم خونه من به بابات و مامانت قول دادم ازت مراقبت کنم درضمن درست نیست با دخترا بگردی بیا بریم (خونسرد)
کوک: هوفف باشه (مست)
رفتیم توی ماشین و رفتیم خونه که رفتم روی مبل و لباسامو در اوردم
ته: برو توی اتاقت لخت شو کوک
کوک: نمیخوام ....
ته: پاشو ببینم برو توی اتاقت بخواب
کوک: شاید تا صبح بیدار موندم
رفتم سمته ته و پرتش کردم روی مبل و یقشو گرفتم و طولانی لباشو بوسیدم و لباساشو در اوردم و دیگمو توش کردم
ته: لعنتی چیکار میکنی؟
کوک: کاری که صلاح میدونم(مست)
ته: این کارت بعدا به گریه تبدیل میشه کوک
کوک: نه خیرم (مست)
بیشتر توش کردم و طلمبه زدم و پاهاشو گرفتم بالا و بیشتر توش زدم
ته: اومممم
کوک: اححححح لعنتیییی
ته: اوم احححححححححححححح کوک
کوک: فقط ناله کنننن احححح(مست)
بیشتر توش کردم و طلمبه زدم یه چند دقیقه کارم این بود و رفتم سمته گردنش و کبود کردم و دستامو توی دستاش قفل کردم
ته:خوب بلدی...
کوک: هوم
یه چند دقیقه هم کارم این بود و حسابی گردنش کبود شد و دراز کشیدم که امد روی دیگم نشست و بالا و پایین رفت که ناله کردم
کوک: اححححح بیشتر درد بده اومممم
ته: اححححححح چرا من باید این بالا باشم تو باید بالا باشی من تاپم تو باتی چرا من اححححح
کوک: اححح حرف نزن اینقدر کارتو بکن احححح
ت: اییییییی
یه چند دقیقه ام کارمون این بود که ارضا شدیم و رفتم تو بغل ته
ته: هوففففف تو هم جذابی هم کیوت اححح بدجوری بهم درد دادی بیب
کوک: من بیب تو نیستم(مست)
ته: ددی؟
کوک: اونم نیستم(مست)
ته: چیم هستی؟
کوک: هیچی اححح (مست)
ت:تو ازاین به بعد مال منی سو/خت درد گرفت و پاره شد پس الان بیبی منی
کوک:نه مال تو نیس...(که خوابم برد)
ته: هستی لج نکن
سرمو اوردم پایین که دیدم خوابیدی و هیچی نگفتم و کنارش خوابیدم و فرداش شد که با صدای دادی که امد از جام پریدم
کوک: چرا لختممممممممممممم(داد)
ته: اخخخخ سرممم چته وحشی؟
کوک: تو با من چیکار کردی؟ چرا درد دارم؟ چرا بدنم کبودههههه؟(داد)
ته: اروم باش دیشبو یادت نیست؟
کوک: د...دیشب چه گوهی خوردممممم؟(داد)
ته: رفته بودی پارتی و من اوردمت خونه و تو تا صبح منو کردی...
کوک: وا/فاک من چه گوهی خوردم خاک تو سرم
لباسامو برداشتم و رفتم توی اتاقم و پوشیدم و رفتم پیشه هان و در زدم ولی جواب نداد
هان: چتهههه درو شکوندی (خوابالو)
درو باز کردم که کوک امد تو
کوک: چه گوهی خوردم مننننن(داد)
هان: چی شده کوک؟ چرا گردنت کبوده؟
کوک: دیشب رفتم پارتی و تا حد مرگ مست و نمیدونم چیکار کردم ته گفتش باهاش چیز کردم
هان: چیکار؟
کوک:س/ک/س
هان: واتتتتتت (تعجب)
هان: میدونی چه گوهی خوردیییییییییی کوکککککککککککککککککککککککک
کوک: میدونم میدونم کارم خیلی اشتباه بود واییییی بابان بفهمه زندم نمیزارههههههههه هانننن یه کاری کننننننننننن (داد)
هان: چه کاری از دسته من بر میاد اخه؟
کوک: تو از بچگی باهام بودی مرتیکه تو منو از خودمم خوب میشناسی تور خدا بگو چیکار کنم چه گی خوردم من
هان: باشع پسر وایی حالا یه گوهی خوردی نباید خودتو ضعیف نشون بدی ببین من یه کرم دارم اونو بزن به گردنت و جاهایی که کبوده و برو خونه نزار بهت نزدیک بشه و دیگه هم مست نکن باشه؟
کوک: اخه چیزه.....
هان: چیه؟
کوک: سو/خم چیز شده
هان: چی؟
کوک: پاره شده
که محکم زدم توی کله کوک
هان: خاک تو سرت
کوک: ایششش ولی من که حامله نمیشیم میسازم باهاش....
هان: نباید هم بشی نه تورو خدا برو بشو
کوک: هاننننننن
هان: زهر مار حالا وایسا برم برات کرم بیارم بزن به بدنت
کوک: هوففف باشه
بعد رفتم کرم و اوردم و زد به بدنش و رفت خونه
پایان پارت: ۴
نام فیک: ازدواج اجباری
رفتم پارتی و اونجا تا حد مرگ مست کردم که یکی دستشو گذاشت روی شونم
کوک: تو؟ تو اینجا چیکار میکنی(مست)
ته: اووو میبینم خیلی خیلی مستی بریم خونه من به بابات و مامانت قول دادم ازت مراقبت کنم درضمن درست نیست با دخترا بگردی بیا بریم (خونسرد)
کوک: هوفف باشه (مست)
رفتیم توی ماشین و رفتیم خونه که رفتم روی مبل و لباسامو در اوردم
ته: برو توی اتاقت لخت شو کوک
کوک: نمیخوام ....
ته: پاشو ببینم برو توی اتاقت بخواب
کوک: شاید تا صبح بیدار موندم
رفتم سمته ته و پرتش کردم روی مبل و یقشو گرفتم و طولانی لباشو بوسیدم و لباساشو در اوردم و دیگمو توش کردم
ته: لعنتی چیکار میکنی؟
کوک: کاری که صلاح میدونم(مست)
ته: این کارت بعدا به گریه تبدیل میشه کوک
کوک: نه خیرم (مست)
بیشتر توش کردم و طلمبه زدم و پاهاشو گرفتم بالا و بیشتر توش زدم
ته: اومممم
کوک: اححححح لعنتیییی
ته: اوم احححححححححححححح کوک
کوک: فقط ناله کنننن احححح(مست)
بیشتر توش کردم و طلمبه زدم یه چند دقیقه کارم این بود و رفتم سمته گردنش و کبود کردم و دستامو توی دستاش قفل کردم
ته:خوب بلدی...
کوک: هوم
یه چند دقیقه هم کارم این بود و حسابی گردنش کبود شد و دراز کشیدم که امد روی دیگم نشست و بالا و پایین رفت که ناله کردم
کوک: اححححح بیشتر درد بده اومممم
ته: اححححححح چرا من باید این بالا باشم تو باید بالا باشی من تاپم تو باتی چرا من اححححح
کوک: اححح حرف نزن اینقدر کارتو بکن احححح
ت: اییییییی
یه چند دقیقه ام کارمون این بود که ارضا شدیم و رفتم تو بغل ته
ته: هوففففف تو هم جذابی هم کیوت اححح بدجوری بهم درد دادی بیب
کوک: من بیب تو نیستم(مست)
ته: ددی؟
کوک: اونم نیستم(مست)
ته: چیم هستی؟
کوک: هیچی اححح (مست)
ت:تو ازاین به بعد مال منی سو/خت درد گرفت و پاره شد پس الان بیبی منی
کوک:نه مال تو نیس...(که خوابم برد)
ته: هستی لج نکن
سرمو اوردم پایین که دیدم خوابیدی و هیچی نگفتم و کنارش خوابیدم و فرداش شد که با صدای دادی که امد از جام پریدم
کوک: چرا لختممممممممممممم(داد)
ته: اخخخخ سرممم چته وحشی؟
کوک: تو با من چیکار کردی؟ چرا درد دارم؟ چرا بدنم کبودههههه؟(داد)
ته: اروم باش دیشبو یادت نیست؟
کوک: د...دیشب چه گوهی خوردممممم؟(داد)
ته: رفته بودی پارتی و من اوردمت خونه و تو تا صبح منو کردی...
کوک: وا/فاک من چه گوهی خوردم خاک تو سرم
لباسامو برداشتم و رفتم توی اتاقم و پوشیدم و رفتم پیشه هان و در زدم ولی جواب نداد
هان: چتهههه درو شکوندی (خوابالو)
درو باز کردم که کوک امد تو
کوک: چه گوهی خوردم مننننن(داد)
هان: چی شده کوک؟ چرا گردنت کبوده؟
کوک: دیشب رفتم پارتی و تا حد مرگ مست و نمیدونم چیکار کردم ته گفتش باهاش چیز کردم
هان: چیکار؟
کوک:س/ک/س
هان: واتتتتتت (تعجب)
هان: میدونی چه گوهی خوردیییییییییی کوکککککککککککککککککککککککک
کوک: میدونم میدونم کارم خیلی اشتباه بود واییییی بابان بفهمه زندم نمیزارههههههههه هانننن یه کاری کننننننننننن (داد)
هان: چه کاری از دسته من بر میاد اخه؟
کوک: تو از بچگی باهام بودی مرتیکه تو منو از خودمم خوب میشناسی تور خدا بگو چیکار کنم چه گی خوردم من
هان: باشع پسر وایی حالا یه گوهی خوردی نباید خودتو ضعیف نشون بدی ببین من یه کرم دارم اونو بزن به گردنت و جاهایی که کبوده و برو خونه نزار بهت نزدیک بشه و دیگه هم مست نکن باشه؟
کوک: اخه چیزه.....
هان: چیه؟
کوک: سو/خم چیز شده
هان: چی؟
کوک: پاره شده
که محکم زدم توی کله کوک
هان: خاک تو سرت
کوک: ایششش ولی من که حامله نمیشیم میسازم باهاش....
هان: نباید هم بشی نه تورو خدا برو بشو
کوک: هاننننننن
هان: زهر مار حالا وایسا برم برات کرم بیارم بزن به بدنت
کوک: هوففف باشه
بعد رفتم کرم و اوردم و زد به بدنش و رفت خونه
پایان پارت: ۴
- ۱۴۶
- ۱۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط