ز

ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺍزﭘﺸﺖ ﺑﮕﯿﺮﻡ.
ﺩﯾﺪﻡ ﻃﺎﻗﺖ
ﺍﺳﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺭﺍﻧﺪﺍﺭﻡ?
دیدگاه ها (۱)

چقدسخته مجبوربشی دست سردت روتودست یکی دیگه بذاری که بهش هیچ ...

بیا خاص باشیمبیا وسط یک جمع دوستانه چشم ها را گرد کنیممن ابر...

کاش می شد از علاقه هم عکس گرفت!تا ببینی وقتی ب...

برو ...اما نه آنقدر کهخوابت را نبینم!

ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﺰﻥ ﮐﻪ ... ﺑﺎ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯼ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺁﺷﻨﺎﺳﺖﮐﺴﯽ ...

ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺧﻤﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﮔﻠﻪ ﮐﺮﺩﻡﺍﺯ ﻋﺸﻮﻩ ﻭ ﺁﻥ ﻭﻧﺎﺯ ﻭ ﺍﺩﺍﯾﺖ ﮔﻠﻪ ...

🌾ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺣﮑﯿﻢ ﮔﻮﯾﺪ :💫 ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺸﺘﺰﺍﺭﯼ 🌾ﺍﺯﮔﻨﺪﻡ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ بوﺩ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط