میگذارم سر به روی

می‌گذارم سر به روی
شانه‌هایت در خیال
در خیالاتِ محالم
شانه‌ خالی می‌کنی ...
دیدگاه ها (۱)

من هوایی بارانی ام...این روزها...جان می دهم...برای پرسه های ...

تو آتشی..میان سینه ام !شعله ور می شوی...بالا می آیی...بالا م...

چقدر مندیدنت را دوست دارمدر خوابدر غروبدر همیشه‌یِ هر جا،هر ...

هرگز خودم رااو راو خدا را نخواهم بخشید...چرا که او رفت و من ...

خودم را کشان کشان می رسانم خانه و روی تخت پرت می کنمپلک های ...

جهان وسعت شانه های توستوقتی سر بر روی آن میگذارم...عشق جان.....

کاریکلماتور ( خوشخیالی )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط