oo:oo
oo:oo
#بسے_غریبم_ڪ_نگو!..
من زمینخورده ی یک حس عجیبم ؛ که نگو
بی تو بسیار در این شهر غریبم که نگو
قلبماز دوری تو سخت به درد آمده است
می کنم صبر بر این دردِ عجیبم ؛ که نگو
دل به چشمان تو خو دارد و تنها شده است
از غمت خسته و بی صبر و شکیبم ؛ که نگو
من از این فاصله ها خسته و غمگین شده ام
فاصله صبرِ مرا برده حبیبم ؛ که نگو
مثل پروانه که خود را زند آتش از عشق
من هم از عشق تو درگیرِ لهیبم ؛ که نگو
بعدِ تو غم شده یارِ من و تنهاییِ من
ای دریغا غمِ تو گشته نصیبم ؛ که نگو
#اے_دریغا!!...
#شاعررر!!؟؟....
#بسے_غریبم_ڪ_نگو!..
من زمینخورده ی یک حس عجیبم ؛ که نگو
بی تو بسیار در این شهر غریبم که نگو
قلبماز دوری تو سخت به درد آمده است
می کنم صبر بر این دردِ عجیبم ؛ که نگو
دل به چشمان تو خو دارد و تنها شده است
از غمت خسته و بی صبر و شکیبم ؛ که نگو
من از این فاصله ها خسته و غمگین شده ام
فاصله صبرِ مرا برده حبیبم ؛ که نگو
مثل پروانه که خود را زند آتش از عشق
من هم از عشق تو درگیرِ لهیبم ؛ که نگو
بعدِ تو غم شده یارِ من و تنهاییِ من
ای دریغا غمِ تو گشته نصیبم ؛ که نگو
#اے_دریغا!!...
#شاعررر!!؟؟....
۹۷۲
۲۵ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.