ناچار هر که دل

ناچار هر که دل
به غم روی دوست داد

کارش به هم برآمده باشد
چو موی دوست

#سعدی
دیدگاه ها (۱)

حکایت از چه کنم؟ سینه سینه درد اینجاستهزار شعله‌ی سوزان و آه...

راه خلوتگه خاصم بنما تا پس از اينمِی‌ خورم با تو و ديگر غم د...

عیش وصال و ذوق ‌کنار آرزوی کیست؟ماییم و حرفِ بوسی از آن آستا...

ما را چه ساده سکه‌ی یک پول می کنیاین روزها که نازِ تو را خوب...

شعر

بی بهانه دوستت دارمنه از روی اجبار و به ناچارو نه از روی نیا...

::..« ای کسانی که نا امید شده اید او خواهد آمد »..::

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط