پنجره را باز کردم

پنجره را باز کردم
تنها از دل تنگی‌هایم به آسمان گفتم
نمیدانم چرا ابری شد ...!
دیدگاه ها (۱)

🍂 چایم را مینوشم،در فنجان عشق...میبینی؟من ، عشقت راتلخ سر می...

هرکسی میخاد که خورشید باشه تا زندگی هرکسی رو روشن کنه!اما چر...

پاییززیباست چون دفترنقاشی خداست،برگ برگِ روزهای رنگ رنگیش را...

زمـــان بندی خــدا بی نظیـــر است؛نه هیچــگاه دیـــر،نه هیچـ...

صبح زود بیدار شدم پنجره رو باز کردم دیدم آسمون صورتیهههههههه...

صبح شد ...آی نمی‌ باید خفتچشم بگشای که خورشید شکُفتباز کن پن...

پنجره دل رو بسوی تو باز می‌ کنیمهوای مهربونی را نفس می‌ کشیم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط