گوناگون neginha

دیدگاه ها (۱)

بعضی وقتها خیلی تنها می شم...غمگین می شم...دلم تنگ می شه...و...

پارت ۱۹

من قشنگ یادم خدابیامرز پدر بزرگم سالهای خیلی دور چون از اسبش...

گونی را انداختن روی دوششون و شروع کردند به شوخی و بازی با هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط