تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی

تو ماهی و من ماهیِ این برکه ی کاشی..
اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی!
 
آه از نفس پاک تو و صبح نشابور
از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی..
 
پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار
فیروزه و الماس به آفاق بپاشی!
 
ای باد سبک سار! مرا بگذر و بگذار!
هشدار! که آرامش ما را نخراشی..
 
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم!
اندوه بزرگی ست چه باشی.. چه نباشی..

 

"علیرضا بدیع"
دیدگاه ها (۱۲)

پناهت می دهم.این آغوش به اندازه تمام تنهایی های تو باز است.ب...

به ساده زیست ها هرگز رای ندهید. ابراهیم نبویبا ساده زیستی ...

زنهاحق ورود به جنگ نداشتندولی منبا کسی که دوستش داشتمبه جنگ ...

مادر بزرگم رسما عاشق پدر بزرگم بود.️یک روزبه اوگفتم حیف اینه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط