یه طنزی بود که میگفت تو مهد کودک دیدم یه بچه گریه میکنه گ

یه طنزی بود که میگفت تو مهد کودک دیدم یه بچه گریه میکنه گفتم واسه چی گریه میکنی گفت فلانی(بچه دیگه) نمیذاره من بزنمش!
حالا حکایت اینهاست 7 ساله از مراسم عروسی تا اتوبوس دانش آموزان رو با تسلیحات غربی که بصورت رسمی و علنی میخرن دارن میزنن و کل زیر ساخت های یمن رو تخریب کردن و مردمشو به گرسنگی و فلاکت رسوندن ولی تا یمن یه جاشونو میزنه شروع میکنن به گریه و زاری و کمک خواستن از جامعه جهانی!!!
دیدگاه ها (۰)

از تو حرکت از خدا برکت

یا چند سال(بخاطر کرونا) مسافرت نرفتیم دست فرمونمون خراب شدهی...

رسانه های وابسته به دولت همش از کاهش تورم خبر میدهند اما سیب...

لطفا نگویید همسرم باید ذهن من را بخواند که چه چیزی دوست دارم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط