دستانت

دستانت
دو پیچک ظریفند
که عاشقانه وار
بر تنهٔ قامتم می‌پیچند
و ناپدیدم می‌کنند
حالا دیگر
از من چیزی نمانده است
تنها تویی که پیدایی ... ♥ ️💖
*H*
دیدگاه ها (۴)

‌برقص کمی به سازم ...بگذار دورت بگردمآخر من ...قول دوره دنیا...

صبح باشدتو بیایی لب ایوان خیالو نسیم خنک صبحبه موهای تو درگی...

اگر عاشقید ولی حالتان بد است مطمئن باشید دچارِ آدمِ اشتباهی ...

"تنهایی"،انتخابم بود"لبخندش" اماهمه ی معادلات را بهم زد*H*

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط