عصر داشتم کتاب میخوندم و چای میخوردم

- عصر داشتم کتاب میخوندم و چای میخوردم ؛
شنیدم که مامانم به بابام میگفت .
اونجا همه بودن . .
خواهرام ؛
داداشام .
اما هرجا که تو نباشی . .
فرقی نمیکنه کیا هستن ؛
من جایی که تو نیستی غریبم .
± یکیو میخوام ك اگه نبودم اینجوری غریب باشه .
اگه نبود اینجوری غریب باشم :)!💙

#عاشقانه_ستاره_باروون
#خاص_طو
#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉
#𝑯𝒂𝒛𝒓𝒂𝒕𝒆𝑬𝒔𝒉𝒈𝒉
#𝒋𝒂𝒅𝒐𝒐𝒈𝒂𝒓𖣘
#𝑺𝒉𝒐𝒈𝒉𝒆𝑵𝒂𝒇𝒂𝒔
دیدگاه ها (۰)

." بُن بست " يعني بِنشينم رو به رويِ "#طو"... ، چشم در چشم !...

من بلد نیستمدوستت نداشته باشم !سوادمتا دوست داشتنتقد میدهد ....

‌میدونی؛برام اصلا مهم نیست که،چه نسبتی با من داری،برای من هم...

هواتـو دارم چقدر جمله ی محکمیه نه؟ یه جهان دلگرمی توش هست، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط