شعر و ادب

شعر و ادب

ای غایب از دیده که بینی همه ما را
لطفی، زپس پرده برون آی خدا را

دیریست‌که هجران‌تو آتش‌به‌دل‌ماست
بازا وخنک کن دل تفتیده ی ما را

هرچند که ما لایق دیدار نباشیم
برما کرمی کن تو ببخشای خطا را

سلطانی وماجمله گدایان توباشیم
حاشا که بِرانی تو ز درگاه گدا را

در راه تو ما منتظری بی سر وپاییم
پایان بده هجرانی این بی سر وپا را

جانها همه قربان تو ای عدل خدایی
بنگر زضعیفان جهان دست دعا را

بازا که جهانی بشود عاری ازین‌ظلم
بر درد ضعیفان جهان آر شفا را
دیدگاه ها (۱)

حضرت زهرا سلام الله علیها ـ مدحریسمان محکم حبل المتینی فاطمه...

استقبال پر شور مردم یزد از دکتر

سلام علیکم بماصبرتمصبح بخیر دوستان سحرخیزمروزتان مملو از خشو...

️همصدایی مجدد هاشمی با دشمن و تخریب شورای نگهبان؛ کینه ادامه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط