دلم نمی آید نامرد خطابت کنم

دلم نمی آید نامرد خطابت کنم..
حتی نمیدانم اسم این فاصله رامیتوانم نامردی بگذارم یا نه..
چه بی رحمانه نبودت را به رخ میکشی..
ولی ببین.. هنوز مثل اول برایم عزیزی..
این بی تفاوت گذر کردن ات از من بی نتیجه ماند..
تو ادعای عشق داشتی..
تو قوله ماندن دادی..
تو با من زندگی کرده ای..
تو من را وابسته کرده ای..
و حالا من مانده ام مات این نگاه سردت..
که من مانده ام و این صدای بلند شکستن قلبم...
و من مانده ام و این رد_پای رفتن تو...
باورم داده بودی به این که هر لحظه اراده کنم برایم وقت داری..
باورم داده بودی رفیق روز های سخت هم هستی..
باورم داده بودی که تا نفس میکشیم این قلب هایمان را برای هم نگه داریم..
باورم داده بودی که محکمترین تکیه گاهی..
و حالا چه ساده باور هایم را بی اهمیت میدانی..
دلم برایت تنگ شده لعنتی..
قدری به سمتم بیا.. دستانم را بگیر..
به آغوشم بکش..
جمع کن این سوتفاهم را..
تمام کن این قصه ی فاصله هارا..
بگو که دروغ است این روزها..
بگو که هنوز هم هستی..
هنوز هم دوستم داری..
من طاقت این شوخی هارا ندارم.. من طاقت ندارم که سکوت کنم و خم به ابرو نیاورم..
من منتظرم.. منتظر فردایی که بیایی و نامم را بخوانی..
دلم را منتظر نگذار..
دیدگاه ها (۱)

سوءتفاهم شایدتلخ ترین کلمه تاریخ باشدوقتی دوستت دارمو خیال م...

عشق یا هست یا نیست، علاقه های کوچک را نمی توان به حساب عشق گ...

اینروزها که هنوز باد غرورلبریزت کرده نخواهی فهمیدسالها بعد ج...

خودتان را هدر ندهید! کسی که شما را دوست داشته باشد،به دنبال ...

‍ ‍ 🌱🍂🌱🕊🌱🌸🍂🌿🍃🌿🍂🕊🌿🌱🍂🌸 ‌‌‌‌بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر استش...

‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ "دلم برایت تنگ شده است، به اندازه تمام ستا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط