در برابر حکومت یا در برابر مردم؟
به نام خدا جمهوری اسلامی غلط و غلطی زیاد دارد. اول کاری این را گفتم که من را شرحه شرحه نکنید. اما میخواهم در ادامه حرفی بزنم که امیدوارم گوش کنید. به نظر من این روزها پروژه براندازی، از «ایستادنِ مردم در برابر حکومت» به «ایستادنِ مردم در برابر مردم» تغییر کرده است. برای همین است که میبینیم معترضان در بازار به مغازهدارها میگویند تعطیل کنید و در اینستاگرام به کسب و کارهای اینستاگرامی فشار میآورند تا کار نکنند. دانشجویان معترض به دانشجویانی که رفتند سر کلاس فحاشی میکنند و آنها را حکومتی صدا میزنند. افراد زیادی در اینستاگرام در حال آنفالو کردن و بلاک کردن دوستان و آشنایانی هستند که نظرشان با آنها یکی نیست. استوری میگذارند و دوستان و آشنایان سابق را متهم به همکاری با رژیم میکنند و چهارتا فحش ناموسی هم میزنند تنگش. فقط به جرم اینکه سکوت کردند یا رفتند سر کار و... به هنرمندان و ورزشکاران فشار میآورند که کار نکنید. میگویند هرکس به هر نحوی کوچکترین ربطی به حکومت داشته باشد از ما نیست و مستحق خشم ماست. حتا بقالی و نانوا و قصابی که از تعزیرات حکومتی مجوز گرفتهاند.
به اسنپ و اسنپ فود و میهن و دامداران با صدها هزار کارمند و میلیونها نفر مشتری حمله میکنند و تحریمشان میکنند. این وسط حتا آشفروشی محله تجریش هم بینصیب نمیماند. در حالی که کارمندان و مشتریان این کسب و کارها تمامی ایرانی هستند و تحریم و حمله به آنها بیشتر از آنکه حکومت را نابود کند، زندگی هموطنان خودمان را نابود میکند.
تمام این اتفاقات در حالی رخ میدهد که این معترضین هیچ فشار خاصی به ارگانهای حکومتی و دولتی نمیآورند. مثلا این وسط آشفروشی سیدمهدی بیشتر از مجلس تاوان پس داده است. منِ نگهبان راهآهن بیشتر از رئیس ایرانخودرو فحش خوردم و بلاک شدم. اینها همه یعنی پروژه براندازی از «ایستادن مردم در برابر حکومت» به «ایستادن مردم در برابر مردم» تغییر کرده است. چرا؟ چون اگر مردم در برابر مردم بایستند نه تنها ممکن است جمهوری اسلامی برود، بلکه ایران هم میرود. حتا شاید ایرانیها هم بروند. جنگ داخلی و برادرکشی همه چیز را نابود میکند. و این خواسته دشمنان این مرز و بوم است نه خیرخواهان آن. اگر مردم جلوی حکومت بایستند ممکن است حکومت برود و مردم حکومتی جایگزین کنند و ایران به بقای خود ادامه بدهد. اما وقتی مردم در برابر مردم بایستند دیگر هیچ چیزی باقی نمیماند. آن موقع دیگر ملتی وجود نخواهد داشت که وطنی را تشکیل بدهند. و این دقیقا همان خوابی است که دشمنان قسم خوردهی ایران (نه جمهوری اسلامی) هرشب زیر لحاف خوابش را میبینند و انگشت شصتشان را با لذت مک میزنند. فکر میکنید ایران اینترنشنال که پولش را مستقیم بن سلمان قاتل میدهد یا منوتو که پولش را اسرائیل میدهد واقعا خیر و صلاح ایرانیها را میخواهند؟ اگر اینطور فکر میکنید پس جز آه کشیدن دیگر کاری نمیتوانیم انجام بدهیم.
این روزها جنگ، جنگِ روایتهاست. دعوا، دعوای رسانههاست. شک ندارم اگر یک انقلابی تیر را یک سال بنشانی جلوی منوتو و ایران اینترنشنال و کیهان و صداوسیما را از او بگیری، ممکن است سال بعد با یک کوکتل مولوتوف در دست و یک ماسک به صورت حمله کند به یک آمبولانس وسط میدان انقلاب. از آن سو اگر ایران اینترنشنال و منوتو و رسانههای ضدایرانی فضای مجازی را از امثال علی کریمی و... بگیری و ۲۴ ساعته کلیپهای کانالهای انقلابی را نشانش بدهی، یک سال بعد ممکن است در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کند و پرچم ایران را روی لپ سمت راستش بکشد و کف دستش بنویسد لبیک یا خامنهای.
پس برادر و خواهر من، دختر خوب، پسر خوب این روزها که حقیقت را رسانهها میسازند، دندانهایت را به رفیق و همسفره و همسایه و بچه محل و همکلاسی و هموطنت نشان نده. فحشهایت را نثار آنها نکن. آرزوی مرگشان را نکن. تهدیدشان نکن. رفاقتت را تمام نکن. چون فردا به همینها احتیاج خواهی داشت. فردا اگر به هدفت رسیدی و حکومت را کنار زدی و حکومت آرمانیات را آوردی به ملت احتیاج داری. هر حکومتی یک ملتی میخواهد تا به آنها حکومت کند. ملتی با تمام نگرشها و عقاید مختلف. نمیتوانی نیمی از مردم کشورت را بریزی داخل دریا یا سر همه را ببری. که اگر این کار را بکنی هیچ تفاوتی با دیکتاتورترین و جنایتکارترین حکومتهای تاریخ نخواهی داشت. الکی وعده پوشالی هم نده که بعد از براندازی همه در صلح و آرامش کنار هم زندگی خواهیم کرد. چون این دندانهای خشمگین و آن استوریهای سراسر فحش و نفرت و تهدید چنین تصویری را در ذهن آدم عاقل نمیسازد. روزی دلت برای همین اختلاف نظرها تنگ خواهد شد. اما شاید آن روز دیگر خیلی دیر شده باشد. شاید آن روز فقط نژادت ایرانی باشد و دیگر ایرانی نباشد.
خلاص
به اسنپ و اسنپ فود و میهن و دامداران با صدها هزار کارمند و میلیونها نفر مشتری حمله میکنند و تحریمشان میکنند. این وسط حتا آشفروشی محله تجریش هم بینصیب نمیماند. در حالی که کارمندان و مشتریان این کسب و کارها تمامی ایرانی هستند و تحریم و حمله به آنها بیشتر از آنکه حکومت را نابود کند، زندگی هموطنان خودمان را نابود میکند.
تمام این اتفاقات در حالی رخ میدهد که این معترضین هیچ فشار خاصی به ارگانهای حکومتی و دولتی نمیآورند. مثلا این وسط آشفروشی سیدمهدی بیشتر از مجلس تاوان پس داده است. منِ نگهبان راهآهن بیشتر از رئیس ایرانخودرو فحش خوردم و بلاک شدم. اینها همه یعنی پروژه براندازی از «ایستادن مردم در برابر حکومت» به «ایستادن مردم در برابر مردم» تغییر کرده است. چرا؟ چون اگر مردم در برابر مردم بایستند نه تنها ممکن است جمهوری اسلامی برود، بلکه ایران هم میرود. حتا شاید ایرانیها هم بروند. جنگ داخلی و برادرکشی همه چیز را نابود میکند. و این خواسته دشمنان این مرز و بوم است نه خیرخواهان آن. اگر مردم جلوی حکومت بایستند ممکن است حکومت برود و مردم حکومتی جایگزین کنند و ایران به بقای خود ادامه بدهد. اما وقتی مردم در برابر مردم بایستند دیگر هیچ چیزی باقی نمیماند. آن موقع دیگر ملتی وجود نخواهد داشت که وطنی را تشکیل بدهند. و این دقیقا همان خوابی است که دشمنان قسم خوردهی ایران (نه جمهوری اسلامی) هرشب زیر لحاف خوابش را میبینند و انگشت شصتشان را با لذت مک میزنند. فکر میکنید ایران اینترنشنال که پولش را مستقیم بن سلمان قاتل میدهد یا منوتو که پولش را اسرائیل میدهد واقعا خیر و صلاح ایرانیها را میخواهند؟ اگر اینطور فکر میکنید پس جز آه کشیدن دیگر کاری نمیتوانیم انجام بدهیم.
این روزها جنگ، جنگِ روایتهاست. دعوا، دعوای رسانههاست. شک ندارم اگر یک انقلابی تیر را یک سال بنشانی جلوی منوتو و ایران اینترنشنال و کیهان و صداوسیما را از او بگیری، ممکن است سال بعد با یک کوکتل مولوتوف در دست و یک ماسک به صورت حمله کند به یک آمبولانس وسط میدان انقلاب. از آن سو اگر ایران اینترنشنال و منوتو و رسانههای ضدایرانی فضای مجازی را از امثال علی کریمی و... بگیری و ۲۴ ساعته کلیپهای کانالهای انقلابی را نشانش بدهی، یک سال بعد ممکن است در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کند و پرچم ایران را روی لپ سمت راستش بکشد و کف دستش بنویسد لبیک یا خامنهای.
پس برادر و خواهر من، دختر خوب، پسر خوب این روزها که حقیقت را رسانهها میسازند، دندانهایت را به رفیق و همسفره و همسایه و بچه محل و همکلاسی و هموطنت نشان نده. فحشهایت را نثار آنها نکن. آرزوی مرگشان را نکن. تهدیدشان نکن. رفاقتت را تمام نکن. چون فردا به همینها احتیاج خواهی داشت. فردا اگر به هدفت رسیدی و حکومت را کنار زدی و حکومت آرمانیات را آوردی به ملت احتیاج داری. هر حکومتی یک ملتی میخواهد تا به آنها حکومت کند. ملتی با تمام نگرشها و عقاید مختلف. نمیتوانی نیمی از مردم کشورت را بریزی داخل دریا یا سر همه را ببری. که اگر این کار را بکنی هیچ تفاوتی با دیکتاتورترین و جنایتکارترین حکومتهای تاریخ نخواهی داشت. الکی وعده پوشالی هم نده که بعد از براندازی همه در صلح و آرامش کنار هم زندگی خواهیم کرد. چون این دندانهای خشمگین و آن استوریهای سراسر فحش و نفرت و تهدید چنین تصویری را در ذهن آدم عاقل نمیسازد. روزی دلت برای همین اختلاف نظرها تنگ خواهد شد. اما شاید آن روز دیگر خیلی دیر شده باشد. شاید آن روز فقط نژادت ایرانی باشد و دیگر ایرانی نباشد.
خلاص
۶۷.۶k
۱۹ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.