سلام بر گل رویت تمام وجودم
سلام بر گل رویت تمام وجودم
ای محو تماشای تو چشمان پری ها
از رایحه ات مست تمام سحری ها
خون است دل ما ز فراق رخ ماهت
محصول غم عشق تو شد خونجگری ها
ای گمشده ی این دل سرگشته کجایی ؟
بس نیست مگر در طلبت در به دری ها ؟
ای همسفر باد صبا نام مرا هم
کن ثبت نگارا به صف همسفری ها
با سالک بیچاره بگو راه کدام است
باید که به تو ختم شود رهسپری ها
ای یار سحر خیز ، سحرخیز نمایم
محبوب تو باشد سحر و دیده تری ها
باید که نمازی به تمنای تو خوانیم
فارغ ز غم نان و تب سیم و زری ها
ای کاش برای دل من از غم عشقت
بالا برود زود تب بهره وری ها
شوق نفسی دیدن تو جان به لبم کرد
ما را برهان یار از این جان به سری ها
ای محو تماشای تو چشمان پری ها
از رایحه ات مست تمام سحری ها
خون است دل ما ز فراق رخ ماهت
محصول غم عشق تو شد خونجگری ها
ای گمشده ی این دل سرگشته کجایی ؟
بس نیست مگر در طلبت در به دری ها ؟
ای همسفر باد صبا نام مرا هم
کن ثبت نگارا به صف همسفری ها
با سالک بیچاره بگو راه کدام است
باید که به تو ختم شود رهسپری ها
ای یار سحر خیز ، سحرخیز نمایم
محبوب تو باشد سحر و دیده تری ها
باید که نمازی به تمنای تو خوانیم
فارغ ز غم نان و تب سیم و زری ها
ای کاش برای دل من از غم عشقت
بالا برود زود تب بهره وری ها
شوق نفسی دیدن تو جان به لبم کرد
ما را برهان یار از این جان به سری ها
- ۲.۴k
- ۱۹ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط