روزی لئون تولستوی در خیابان در حال قدم زدن بود که ناآگاها

روزی لئون تولستوی در خیابان در حال قدم زدن بود که ناآگاهانه به زنی تنه زد

زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد

بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد

تولستوی کلاهش را از سرش برداشت  و محترمانه معذرت خواهی کرد

و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم

زن که بسیار شرمگین شده بود عذر خواهی کرد

و گفت : چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟

تولستوی در جواب گفت : شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید !!!
دیدگاه ها (۵)

...

...

‏همخواب رقیبانی و من تاب ندارم😂 😂 😂 😂

یا من مغلوب‌ ترین فاتح جهانمیا مرزهای تنِ تو دست‌ نیافتنی‌ س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط