افلاطون را گفتند: چرا هرگز غمگین نمیشوی؟
افلاطون را گفتند: چرا هرگز غمگین نمیشوی؟
گفت دل بر آنچه نمی ماند، نمی بندم.
فردا یک راز است، نگرانش نباش.
دیروز یک خاطره بود، حسرتش را نخور
و امروز یک هدیه است ، قدرش را بدان و از تک تک لحظه هایت لذت ببر.
از فشار زندگی نترسید به یاد داشته باشید که فشار توده زغال سنگ را به الماس تبدیل میکنه..
نگران فردایت نباش خدای دیروز و امروز خدای فردا هم هست...
ما اولین بار است که بندگی میکنیم. ولی او قرنهاست که خدایی میکند پس به خدایی او اعتماد کن و فردا و فرداها را به او بسپار...
گفت دل بر آنچه نمی ماند، نمی بندم.
فردا یک راز است، نگرانش نباش.
دیروز یک خاطره بود، حسرتش را نخور
و امروز یک هدیه است ، قدرش را بدان و از تک تک لحظه هایت لذت ببر.
از فشار زندگی نترسید به یاد داشته باشید که فشار توده زغال سنگ را به الماس تبدیل میکنه..
نگران فردایت نباش خدای دیروز و امروز خدای فردا هم هست...
ما اولین بار است که بندگی میکنیم. ولی او قرنهاست که خدایی میکند پس به خدایی او اعتماد کن و فردا و فرداها را به او بسپار...
۲۴.۳k
۲۴ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.