تو هیچی نیستی
تو هیچی نیستی
چشمشان که به مهدی افتاد، از خوشحالی بال درآوردند. دورهاش کردند و شروع کردند به شعار دادن: «فرمانده آزاده، آمادهایم آماده!» هر کسی هم که دستش به مهدی میرسید، امان نمیداد؛ شروع میکرد به بوسیدن. مخمصهای بود برای خودش.
خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد، اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب میزد: «مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی؛ تو خاک پای این بسیجیهایی...».
#شهید_مهدی_زینالدین
کتاب 14 سردار، ص30-29
امام صادق (علیه السلام)
در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته شدهاند. پس هر کس برای خدا تواضع کند، او را بالا برند و هر کس تکبر ورزد او را پَست گردانند.
الکافی، ج2، ص122
_____________
کانال نجات از گناه
https://telegram.me/joinchat/BgS9GT7uXr0EY-5TLCp9Tg
#داستان
چشمشان که به مهدی افتاد، از خوشحالی بال درآوردند. دورهاش کردند و شروع کردند به شعار دادن: «فرمانده آزاده، آمادهایم آماده!» هر کسی هم که دستش به مهدی میرسید، امان نمیداد؛ شروع میکرد به بوسیدن. مخمصهای بود برای خودش.
خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد، اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب میزد: «مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی؛ تو خاک پای این بسیجیهایی...».
#شهید_مهدی_زینالدین
کتاب 14 سردار، ص30-29
امام صادق (علیه السلام)
در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته شدهاند. پس هر کس برای خدا تواضع کند، او را بالا برند و هر کس تکبر ورزد او را پَست گردانند.
الکافی، ج2، ص122
_____________
کانال نجات از گناه
https://telegram.me/joinchat/BgS9GT7uXr0EY-5TLCp9Tg
#داستان
۵۲۴
۰۶ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.