همیشه از بیان کردن احساسم به کسی واهمه و ترس داشتم

همیشه از بیان کردنِ #احساسم به کسی واهمه و ترس داشتم ،
ترسِ اینکه اگه دوسم نداشته باشه چی؟
اگه کلِ احساسم و #عشقم نسبت بهش یک طرفه باشه چی؟
اگه کُلِ #راه رو اشتباه اومده باشم‌ ،
دیگه با چه رویی برگردم؟
اما گاهی همین نگفتن ِ کار دستت میده.
اینقدر نمیگی که طرف مقابلت از دوست داشتنِ شخص دیگه تو #زندگیش میگه و برات تعریف میکنه!!
اون #لحظه شاید دلت بخواد که داد بزنی و حست رو بهش بگی ،
اما گاهی ،
بعضی حرف هارو نمیشه به زبون اورد و فقط باید گریشون کرد!!
هیچوقت احساسم رو به زبون نیوردم به خاطرِ #ترسِ از دست دادنش!!
اما بعد به این نتیجه رسیدم که
اصلا نداشتمش
که بخوام از دستش بدم!

#مائده_زمان
دیدگاه ها (۲۵)

من #دختری بودم با پیراهنی #گلداربا تاجی از #گل یاس بر خرمن #...

#والپیپر#طبیعت#کاکتوس#گل

تلفن همراهت را درنظر بگیر،حالش که خوب نباشد هنگ میکندابتدا ر...

‌ این سرفه های پیاپیاین سرمای زده به استخوان از #زمستان نیست...

پارت 21

روانی منp44

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط