عاشقی یعنی همین یعنی حسودی می کنم

عاشقی یعنی همین یعنی حسودی می کنم
جز کنار من که بنشینی حسودی می کنم

چهره ای زیباتر از من را؟...زبانم لال..نه!
بر همان چشم و لب و بینی حسودی می کنم

جز لب من از لبان کودکی حتی اگر
بوسه ای کوچک که برچینی حسودی می کنم!

اخم در هم می کشم وقتی کنارم نیستی
باز با یک حس بدبینی حسودی می کنم

خوب می دانم که این احساس زجرت داده است
من ولی با اینکه غمگینی حسودی می کنم

خسته ام دیگر از این دردی که روی سینه ام
می کند هرلحظه سنگینی حسودی می کنم

کاش می دیدی چه بر روز دلم آورده ای
رحم کن! آیا نمیبینی حسودی می کنم؟

املم!! اصلا تو هر چیزی که می گویی قبول
می شود در خانه بنشینی؟ حسودی می کنم!

در حدیثی خوانده بودم "الحسود لا یسود"
دوزخ من داشت یک معنی :حسودی می کنم!
#الهام_حق_مراد_خان
دیدگاه ها (۳)

چادرت را به یــاد خـواهـم داشتچـــادرت عـیـن روزگار مــن است...

دل بیمش از این نیست که در بند تو افتادترسد ...

شبها به دشت پیرهنم خواب می دهینـیـلـوفـری و جلوه به مرداب می...

مست می خواهم تو را،من مست می خواهم تو رااز قدح سرشارتردردست ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط