تاوان همن ک دو نفس بود غم ما

تاوان همين يک دو نفس بود ، غم ما
يک شوخی بد بود وجود و عدم ما

ما ناز غزالان تو بوديم و نهان شد
در گرد و غبار تک و تاز تو ، رَم ما

قانع به نگاهیم ز محرومی دیدار
از دولت تو بس كه زياد است كمِ ما

ويرانگريَم ضبطِ نفَس بود و دگر هيچ
خو كرده به تنهايی و عزلت ، ستم ما

جز يک دو قدم نيست تكاپوی نگاهم
از بس گره افتاد به ابروی خم ما ...

#عبدالجبار_کاکایی
#پست_جدید #خاصترین #تکست_خاص #پروفایل
دیدگاه ها (۱)

پر مشغله ترین آدم روی زمینم !شده ام نیمکت...کنار پنجره می نش...

و عشق بود ،آن حسِ مغشوشی که در تاریکی ناگاه محصورمان می کرد ...

مثل یک گل که تنش پر شده باشد از خارخوبم و از همه ی غصه ی عال...

#پست_جدید #تکست_خاص #پروفایل #خاصترین

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط