میخوام براتون از بدترین حسای دنیا بگم🙂
میخوام براتون از بدترین حسای دنیا بگم🙂
۱_ اشنا کردن دوتا از مهم ترین ادمای زندگیت و صمیمی شدن اونا: قضیه جایی بد میشه که اونا پشت سرت بد میگن:) دقیقا همونایی که بهشون اعتماد داشتی!
۲_ تبدیل شدن از ملکه به پادو: شیش سال دبستان رو مثل یه دختر لاکچری و پولدار و محبوب تو مدرسه گزروندی ولی با عوض شدن دبستان به راهنمایی تبدیل به پادو و کلفت اون ملکه مدرسه میشی
۳_دعوا ساختن: بابات تا حدی مامانت رو بزنه که بره بیمارستان اونم به خاطر حرف تو:)
۴_ بی مسئولیت بودن: عاشق یچیزی باشی و مسئولیتش با تو باشه مثل حیوون خونگی ولی با بی لیاقتی باعث مسموم شدن و مردنش بشی:)
۵_بی لیاقتی: عاشق یچیزی باشی که خیلی گرونه ولی اولیات تو بی پولی و کلی قسط و قرض برن برات بخرن و تو فقط عذاب وجدان میگیری
۱_ اشنا کردن دوتا از مهم ترین ادمای زندگیت و صمیمی شدن اونا: قضیه جایی بد میشه که اونا پشت سرت بد میگن:) دقیقا همونایی که بهشون اعتماد داشتی!
۲_ تبدیل شدن از ملکه به پادو: شیش سال دبستان رو مثل یه دختر لاکچری و پولدار و محبوب تو مدرسه گزروندی ولی با عوض شدن دبستان به راهنمایی تبدیل به پادو و کلفت اون ملکه مدرسه میشی
۳_دعوا ساختن: بابات تا حدی مامانت رو بزنه که بره بیمارستان اونم به خاطر حرف تو:)
۴_ بی مسئولیت بودن: عاشق یچیزی باشی و مسئولیتش با تو باشه مثل حیوون خونگی ولی با بی لیاقتی باعث مسموم شدن و مردنش بشی:)
۵_بی لیاقتی: عاشق یچیزی باشی که خیلی گرونه ولی اولیات تو بی پولی و کلی قسط و قرض برن برات بخرن و تو فقط عذاب وجدان میگیری
۴.۸k
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.